پولدار شو (pooldarsho.ir):
گفتوگو با رکسانا وزیری، نقاش کارآفرین که برای فروش آثار هنرمندان ایدههای جالبی دارد
در خانوادهای کاملا فرهنگی به دنیا آمد. از همان دوران کودکی در محضر پدرش ناصر هوشمند وزیری، مجسمهساز شناختهشده، آموزش دیده بود. او رشته علوم پزشکی را انتخاب کرد و رشته فیزیوتراپی دانشگاه تهران را دنبال کرد؛ اما محیط آنجا با روحیات او سازگار نبود. علیرغم میل باطنی خانواده، ترک تحصیل کرد و در رشته نقاشی دانشگاه تهران تا فوقلیسانس ادامه تحصیل داد. در سال ۸۲ موسسه «کارآفرین، هنر وزیری» را با همکاری خواهر و پدرش بنیاد گذاشت و در رشته مدیریت فرهنگی هنری در مقطع دکتری فارغالتحصیل شد.
مادرم فارغالتحصیل رشته دکوراسیون داخلی و پدرم فارغالتحصیل مجسمهسازی دانشگاه تهران بود. از بدو تولد تا به حال، در دنیای هنر و زیباییها بودهام. نه تنها استعداد هنری داشتم؛ بلکه در محیطی کاملا هنری پرورش یافتم. بعد از فارغالتحصیلیام با همفکری و راهنماییهای پدر و مادرم و همکاری خواهرم، موسسه «کارآفرین، هنر وزیری» را به نیت ایجاد بستری مناسب برای خلق ایدههای نو و خلاقانه در بخش هنر، بنیاد گذاشتیم. من عاشق خلاقیت و نوآوریام و هر اثر هنری را به دلیل متفاوت بودنش دوست دارم. دوست داشتم همیشه در کارهایم متفاوت بودن را حس کنم. تصور اینکه هر روز بخواهم کارت حضور و غیاب را صبح به صبح بکشم و با توجه به خواست و نظر دیگران، رفتار و کارهایم را برنامهریزی کنم، برایم سخت بود.
اولین تجربه کسبوکاری
از همان دوران کودکی شاید هیچ وقت در منصب ریاست کار نکردم، اما همیشه مدیر و گرداننده کارها بودم. همیشه دوست داشتم کاری داشته باشم که متفاوت باشد و بتوانم همه احساسم را در آن به عرصه نمایش بگذارم. در دنیای هنر قبل از کسب درآمد و ارزش مادی، زیبایی و جاودانگی کار ارزشمند است. اولین درآمد و دستمزد من، از فروش کار هنریام در دوران دبیرستان بود. یکی از دوستان صمیمی پدرم با قیمتی معادل ۸۰ هزار تومان آن کار را خرید. معمولا هنرمندان نسبت به اولین کارهای خودشان احساس تملک خاصی دارند. من هم دوست نداشتم که اولین کار هنریام را بفروشم. اما پدرم مرا متقاعد کرد که آثار هنری، زمانی ارزشمند خواهند بود که عاشقانه فردی آنها را برگزیندو بخرد.
کارآفرینی و هنر ماهیفروشی!
موسسه «کارآفرین، هنر وزیری» به نیت ایجاد بستری مناسب برای خلق ایدههای نو و خلاقانه در بخش هنر، بنیادگذاری شد و در این راستا مدرسان و علاقهمندان بسیاری را برای ورود به دنیای هنر و بازار کسب و کار تربیت کرده است. پدرم اولین مرکز و موزه خصوصی هنرهای معاصر را به نام «غار موزه وزیری» در لواسان بنا کرد. بعد از چند سالی متوجه شدم که برای بسترسازی و معرفی فرهنگ و هنر به هنرجویان و علاقهمندان باید مرکزی را برای به نمایش گذاشتن و فروش آثارشان راهاندازی کنم. در نتیجه مجوز گالری هنرهای تجسمی را در لواسان گرفتم. به نوعی علاوه بر آموزش فوت و فن ماهیگیری، بازار و بستر
موسسه «کارآفرین، هنر وزیری» به نیت ایجاد بستری مناسب برای خلق ایدههای نو و خلاقانه در بخش هنر، بنیانگذاری شد و در این راستا مدرسان و علاقهمندان بسیاری را برای ورود به دنیای هنر و بازار کسب و کار تربیت کرده است.
رقابت از نوع هنرمندانه
هنر در دنیای رقابت معنای خاصی ندارد. کاملا سلیقهای و بستگی به نوع کار فرد متفاوت است. مگر کار در پروسه خط تولید برود و شما بخواهید در عرصه تولید متفاوت بودن را در قالب رقابت پیش ببرید. من سعی کردهام همیشه مشوق و راهگشای دوستداران این فن باشم و بر خلاف بسیاری از همکاران، نه تنها از هنرمندان برای معرفی و فروش کارهایشان در گالری اجاره نمیگیرم؛ بلکه در نحوه ارائه کار و قیمتگذاری نیز به آنها کمک میکنم.
لکههایی روی بوم زندگی
هر آنچه ذهن فرد را درگیر کند، مشکلی است در تحقق آن هدف. به نظر من زندگی هر فرد، مثل بوم نقاشی است. چرا که این ما هستیم که آینده خود را میسازیم. هر مشکلی در تابلوی رنگارنگ زندگی شما، لکه سیاهی است که به واسطه خطای شما یا موقعیتی ایجاد شده است که شما به عنوان نقاش و خالق ادامه مسیر زندگییتان میتوانید آن لکه سیاه را با تفکر و دوراندیشی درست و بهموقع پاک کنید.
باید واقعبین بود
اقتصاد فرهنگ و اقتصاد هنر، دو مقوله به هم مرتبط و جداییناپذیر هستند که دغدغه هر هنرمندی است. در این راستا ۳ عامل تاثیرگذارند. اولین مسأله، فرهنگسازی و تفهیم ارزش کار هنری به مخاطبان است. که بدون شک کاری بس عظیم و نیازمند یاری مسئولان و دولتمردان است. مسأله دوم، خود هنرمند است. هنرمند میباید با دید هنری و متناسب با موقعیت به خلق آثار خلاقانه بپردازد. گاهی اوقات هنرمندان ما بدون در نظر داشتن سبد اقتصادی دوستداران هنر، به خلق آثاری میپردازند که مخاطبی ندارد و متاسفانه با قیمت گذاریهای ناعادلانه موقعیت کاری و حرفهای خود را به خطر میاندازند. مسأله سوم، میزان درآمد نسبی یا همان سبد خانوار هر ایرانی است که در حال حاضر هر خانواده درصد ناچیزی را میتواند به این امر اختصاص بدهد. تمامی مسائل فوق دست در دست هم گذاشتهاند و هنرمندان را به این باور رساندهاند که آثار خود را خارج از کشور به فروش برسانند. به فرض مثال ۷ سال پیش یکی از همین هنرمندان، تابلویی را که در ایران ۷۰۰ هزار تومان قیمتگذاری کرده بود، ۱۲۰۰ دلار فروخت.
دوقلوهای آیندهنگر
به نظر من آموزش از ذات فرد مهمتر است. هرچه آموزش مستمر و همراه با تشویق باشد، تواناییهای فرد را بیشتر ارتقا خواهد داد. همیشه به فرزندانم آموختهام هر کاری را که دوست دارید شروع کنید؛ اما در نظر داشته باشید که مهم نیست که کار شما با دیگران فرق کند و در چه درجه و مقامی باشد، مهم این است که استاد آن حرفه و کار شوید و همیشه پربار و خلاق باشید. من دو فرزند دارم که دوقلو هستند. اما با تمام شباهتهای دوقلوها، هر کدام خواست و علاقهای متفاوت دارند.
دخترم عاشق نقاشی کردن است و با وجود آنکه ۷ سال دارد قصد دارد با یکی از دوستانش نقاشیهایشان را برای فروش به معرض نمایش بگذارند. و پسرم هم از همان ۳ سالگی مثل پدرش، عاشق کارهای فنی و ابزارآلات است. بهترین مشوق او پدرم بودند که از همان کودکی هر نوبت بجای خرید اسباببازیهای متنوع، با خرید ابزارهای واقعی به رویاهایش معنای حقیقت را میبخشید.
فعالیت هر هنرمندی مشخصه و معرف او است. هرچه خلاقانهتر و نوآورانهتر اثری را خلق کنند، جاودانهتر خواهد ماند
شادی صالحی