پولدار شو (pooldarsho.ir):
زمانی که زنها مجبور میشوند سرپرستی خانواده را برعهده بگیرند باید بار مسئولیت بسیار سنگینی را به دوش بکشند، از یک طرف باید مادر باشند و از طرفی، مسئولیت پدرانه را به دوش بکشند.
ناهید قدیری از آن گروه زنان سرپرست خانواری است که نه تنها توانسته خودش نانآور خانه باشد، بلکه کاری کرده که زنانی مانند او هم این امکان را داشته باشند تا در یک جای کاملا زنانه و آرام، برای تامین معاش خانوادهاشان کار کنند.
همه بچه های من!
وقتی میگوید: “بچهها” معلوم نیست درباره فرزندان خودش صحبت میکند یا آدمهایی که در کارگاهش در کنار او کار میکنند، این زن کارآفرین پا به پای کارگرانش در کارگاهش کار میکند چون معتقد است در یک کار گروهی همه باید به اندازه خودشان کاری را برعهده بگیرند.
خانم قدیری از آن زنهایی است که کار خستهاش نمیکند، چون زمانی درگیر مشکلات زیادی بود و با تمرکز روی کارش توانست مشکلاتش را به فراموشی بسپارد و به جای غصه خوردن، پیشرفت کند و به موفقیت برسد. همه آرزویش این است که هرکدام از کارمندانش یک کارگاه جداگانه برای خودشان تاسیس کنند و بتوانند زنان دیگری را سرکار بیاورند. فضای صمیمی کارگاهی که او راه اندازی کرده و پیشرفتهای شغلی عجیبی که داشته بهانهای شد تا با ایشان به عنوان یک “کارآفرین” گفتگو کنیم.
محیط اینجا خیلی صمیمی است، این صمیمیت در کارتان مشکلی بوجود نمیآورد؟
برای من، حال خوب بچه ها اولویت دارد و مسائل اقتصادی در رده های بعدی قرار می گیرند. علاوه بر این، هدف من این است که تک تک این بچه ها روزی صاحب کارگاه شوند و تعداد دیگری مثل خودشان را تحت پوشش قرار دهند، برای رسیدن به این هدف، صمیمی بودن و درک کردن حال دیگران شرط اصلی است.
فعالیت اصلی شما در چه زمینهای است؟
زمستان پارسال در این کارگاه که یک کارگاه نیمه صنعتی به حساب میآید در زمینه خیاطی شروع به کار کردم. آن موقع با کمک دوستانم، ۵ چرخ خیاطی تهیه کردیم و بعد از اجاره کردن یک جای کوچک ، کارم را شروع کردم، اما کارمان به حدی سریع به پیشرفت رسید که این مدت کم ۵ چرخ خیاطی را به ۳۰ چرخ تبدیل کردیم. علاوه بر این تنوع تولیداتمان را گسترش دادیم و با برندهای مختلف کار کردیم. ما محصولاتمان را برای نمایشگاه بین المللی و نمایشگاه عفاف و حجاب هم تولید کردیم که برای ما پیشرفت خوبی به حساب میآید.
خوشبختانه کار ما داخلی نماند و مدتی قبل یکی از دوستانم برای نمایشگاهی در دوبی با عنوان حجاب و عفاف از ما سفارش چادر و مانتو های بلند گرفت که خیلی برایمان خوب و شیرین بود.
محصول اصلی تولیدی شما چیست؟
تنوع تولیدات ما بسیار زیاد است. تا حدی که در حال حاضر از کت و پیراهن و مانتو گرفته تا کیسه زباله ماشین طراحی و تولید میکنیم. البته ما دستگاه های پیشرفته طراحی در اختیار نداریم اما در حد بضاعتمان سعی میکنیم هر دوی این کار ها را در کنار هم انجام دهیم.
همیشه در کارمان دنبال ایدهها و سفارشهای جدید هستیم برای مثال در حال حاضرجدیدترین سفارشی که گرفتهایم مانتو فرم برای مدارس بندرعباس است. چون در آن مناطق دانش آموزان معمولا از رنگهای شاد استفاده میکنند من هم پیشنهاد دادم از رنگ های نارنجی ، قرمز و بقیه رنگ های شاد استفاده کنیم. استفاده از این رنگ ها برای روحیه خود بچه ها هم خوب است.
گفتید قبلا هم با زن های سرپرست خانوار کار کردهاید، از کجا کارتان را شروع کردید؟
شهرداری تهران، مراکزی برای آموزش زنان سرپرست خانوار دارد، زمانی که ازدواج کردم، کم سن و سال بودم و در مقطع دوم دبیرستان درس می خواندم. وقتی ماجرای ازدواج پیش آمد، ترک تحصیل کردم. بعد از چند سال به دلایلی از همسرم جدا شدم به صورت جدی دنبال ادامه تحصیلم رفتم.
علاقه زیادی به درس خواندن داشتم و به همین علت خیلی زود توانستم همه درسها را با نمره پاس کنم و در رشته مدیریت خانواده، فوق دیپلم بگیرم. بعد از آن به علت علاقهای که به خیاطی داشتم به سمت خیاطی رفتم و سعی کردم علاوه بر یادگیری فنون اصلی، همه ریزه کاریها را هم یاد بگیرم.
سال ۸۶ به عنوان مدیر آموزش فنی حرفهای وارد مجموعه کوثر شهرداری تهران شدم. در آنجا هم کار آموزش انجام میدادم هم کارهای مدیریتی. بعد از یک سال و نیم به خاطر مدرک تحصیلی، سابقه مدیریتی و تجربه خیاطی به عنوان مدیر تولید پوشاک انتخاب شدم.
از دوران نوجوانیام به طراحی لباس علاقه مند بودم و اگر امکانش فراهم میشد این کار را انجام میدادم. چند سالی از کار من به عنوان مدیر قسمتهای مختلف گذشت تا اینکه تصمیم گرفتم در شهر ری فعالیت کارآفرینی انجام دهم. خوشبختانه بعد از اینکه استارت اولیه کار را زدم ، موفق شدم و زمانی که به عنوان کارآفرین برتر از طرف آقای قالیباف انتخاب شدم و جایزه گرفتم، خدا را شکر کردم که در مسیر درستی قدم برداشتهام.
کسانی که با شما کار می کنند باید شرایط خاصی داشته باشند؟
خیر. ما هیچ شرایط خاصی برای کار نداریم اما معمولا کسانی که برای ما کار می کنند یا زنان سرپرست خانوار هستند یا دختر های بدسرپرست و بی سرپرست که مجبور هستند هزینه های خانوادهاشان را خودشان تامین کنند.، البته ما در بین بچه ها، کسی را داریم که شوهر خوبی دارد و خدا را شکر در زندگی شخصیاش مشکلی ندارد اما چون حقوق شوهرش کفاف خرج زندگیشان را نمی دهد به همین دلیل مجبور است کار کند تا بتوانند اجاره خانه را پرداخت کنند.
کار کردن با این گروه از افراد آسان تر است چون دغدغه فکری خاصی ندارند و فقط مشکل زندگیشان، اقتصادی و مالی است. این ها وقتی می روند خانه، یک سنگ صبور مثل شوهرشان دارند و خیالشان راحت است که بعد از کار، به کانون خانواده برمی گردند. و برای همین توجهشان به کار بیشتر است، اما متاسفانه اکثر بچه های این جا به جز مسئله درآمد، مشکلات روحی و شخصی هم دارند و همین باعث میشود در کارشان اخلال ایجاد شود. البته من حواسم به تک تک اینها هست و سعی میکنم حداقل فضای کار برایشان لذت بخش باشد.
شنیدن مشکلات دیگران معمولا سخت و ناراحت کننده است، شما چطور با این قضیه کنار آمده اید؟
با این که تعداد بچه ها کم نیست اما من سعی میکنم تک تکشان را زیر نظر داشته باشم. کارگاه ما ۵۰ نفر ظرفیت دارد اما در حال حاضر ۲۵ نفر به صورت ثابت کار میکنند. خیلی ها هم اینجا می آیند و بعد از این که کار را یاد می گیرند می روند و معمولا در خانه کار خیاطی انجام می دهند. من برای این ها هم خیلی خوشحالم که باعث شدهام کاری یاد بگیرند که منبع درآمدشان باشد.
بچه ها تقریبا در ماه چقدر درآمد دارند؟
کار ما زنجیره ای است و درآمد را برحسب زمان به ریال تبدیل میکنیم. ما هرروز به بچه ها کاربرگ روزانه میدهیم که نشان می دهد هر نفر ، چقدر کار کرده است. همه این کارها و محاسبه ها هم بر عهده خود من است. مثلا ما حساب می کنیم کار یقه ۵ دقیقه طول می کشد و همین ۵ دقیقه را به ۵ هزار تومان تبدیل میکنیم. این روش باعث می شود بچه ها انگیزه بگیرند و سرعتشان بالا برود.
البته بعضیها که تجربهشان بیشتر باشد جقوق ثابت هم میگیرند. این حقوق ثابت تا ۸۰۰ هزار تومان هم میرسد. اما باز برای اینها هم انگیزه ایجاد میکنم و میگویم اگر کار بیشتری انجام دهند من پورسانت بهتری به آنها خواهم داد. معمولا هم این روش جواب می دهد و بچه ها تلاششان را چند برابر می کنند.
قبلا هم گفتم بچه ها معمولا مشکلات خانوادگی و روحی دارند. گاهی اوقات همین باعث میشود سرعت کارشان پایین بیاید. بارها پیش آمده که دیدهام بچهها پشت چرخ نشسته اند و خیره به یک نقطه مشغول فکر کردن هستند و بعد از چند دقیقه شروع می کنند به اشک ریختن. معمولا من اجازه نمی دهم با این روحیه به کار ادامه دهند. از پشت چرخ بلندشان می کنم و کمی با هم گپ میزنیم تا بتوانیم مشکل را حل کنیم.
اگرچه خیاطی هنری است که تقریبا همه خانم های ایرانی در آن سررشته ای دارند اما گاهی هم پیش می آید که مثل خیلی هنرهای دیگر کسی علاقه و استعداد چندانی در آن نداشته باشد. خانم قدیری میگوید گاهی ضعف اعصاب باعث می شود فرد نتواند مدت طولانی پشت چرخ خیاطیاش کار کند. زنانی که در این مجموعه ها مشغول کار هستند،گاهی به اقتضای مشکلات خانوادگی و اقتصادی شان علاقه ای به این کار نشان نمی دهند.، این کارآفرین سعی کرده این افراد را هم به نوعی به درآمد داشتن نزدیک کند. او می گوید: خوشبختانه به کمک یکی از خیرین، برای بچه هایی که به خیاطی علاقه ندارند کلاس آموزشی کیف چرم برگزار می کنیم. این کلاس ها در سه جلسه برگزار می شود و بیشتر بچه ها بعد از این سه جلسه می توانند کارشان را در این زمینه شروع کنند.
در بین کارگران، بعضیهایشان هم به دلایلی خاص اجازه فعالیت خارج از خانه را ندارند که من برای این هم راهکاری در نظر گرفتهایم. ما نمونه و چرم را در اختیارشان میگذاریم و اجازه می دهیم سفارش ها را در خانه انجام دهند و در زمان مقرر، آنها را برای تحویل به کارگاه برسانند.
به نقل از مجله سرنخ (همشهری)