پولدار شو (pooldarsho.ir):
اولین پیک موتوری در ارومیه توسط فرج محمد پور بنا نهاده شد. او ازناحیه پا دچار معلولیت جسمی وحرکتی است و اولین شرکت پیک موتوری در شهر ارومیه در سال ۸۳ را راه اندازی کرده است
درباره شروع کار بگویید؟
سال ۸۰ دیپلمم را گرفتم و وارد بازار کار شدم، دریک روزنامه کار میکردم و از آنجا که درآمد روزنامه برای گذران زندگی کافی نبود به فکر شغل دیگری افتادم.
در جریان مسافرتی به تهران متوجه پیک موتوری شدم،شهر ما تا آن موقع پیک موتوری نداشت ، تصمیم گرفتم شرکتی تأسیس کنم و پیک موتوری راه بی اندازم در آن زمان تبلیغات سخت بود و پیک موتوری برای مردم جا افتاده نبود و در ابتدا به دلیل اینکه درامد کم بود تصمیم گرفتم خودم نیز شروع به کار کنم ، در سال ۸۳ گواهینامه گرفتم و خودم سوار بر موتور شروع به کار کردم ، تمام اعضای خانواده به دلیل معلولیت جسمی مخالف کار بودند و سعی میکردند منصرفم کنند ولی من سرسختانه پافشاری کردم و کارم را با چند نفر شروع کردم.
از سختی کار خاطرهای به یاد دارید؟
اوایل کار فقط یک خط تلفن داشتیم و هر کس سفارشی را میگرفت و به دنبال سفارش میرفت و خط تلفن شرکت را روی خط همراه خودش انتقال میداد و سفارش میگرفت ، یک بار سفارش گرفتم و مطابق معمول خط تلفن راروی تلفن همراه انتقال داده، رفتم و سفارش را گرفتم و موقع برگشتن تلفن همراهم زنگ خورد ، همان شخصی بود که بسته سفارشیاش را گرفته بودم ، شروع کرد به شکایت کردن و گفت این آقا را از این به بعد نفرستید از لحاظ جسمی ضعیف است! بدون اینکه حرف خاصی بزنم قبول کردم و از آن به بعد دیگر برای تحویل سفارش آنها نرفتم…
چند نفر تحت نظر شما مشغول به کارند؟
در حال حاضر ما دو شعبه پیک موتوری در ارومیه داریم که ۱۸ نفر در یک شعبه کار میکنند که دو نفر آنها نیز معلول هستند و ۱۲ نفر نیز در شعبهی دیگر کار میکنند و در حال راهاندازی شعبهی دیگری در شهرستان مهاباد هستیم. در کل در حال حاضر ۸ شرکت پیک موتوری در ارومیه فعالیت میکنند که ۶شرکت بعدی از خود ما جداشدهاند و قبل از این همین جا کار میکردند، در واقع به روایت سادهتر میتوان گفت ۸۰ نفر از این مجموعه جداشدهاند، من سه سال کارآفرین نمونه بخش خدمات بودم.
دو نفر شخص معلول دیگر در مجموعه چه کارهایی میکنند؟
یکی دفتردار و دیگری در قسمت پیک کار میکند که این روزها نیز به دنبال کارها برای تأسیس شعبه مهاباد است.
آیا شغل یا فعالیت دیگری هم در کنار کارتان دارید؟
بله، ورزش بدنسازی میکنم و در کنار کارم کشاورزی هم میکنم.
شروع کار کشاورزی چگونه بود؟ آیا با توجه به شرایط جسمی سخت نبود؟
برای شروع کشاورزی در سال ۸۶ چند هکتار زمین بایر خریدم که این بار نیز با توجه به شرایط جسمی خانواده به شدت مخالف بودند ولی من با سرسختی به دنبال این کار نیز رفتم و شروع کردم به کاشتن باغ، قسمتی از زمینها باغ و در قسمت دیگر نهال صنوبر کاشتم، در سفری که به ترکیه داشتم صنوبرهایی دیدم که در عرض ۷ سال رشد میکرد درحالیکه در ایران صنوبرها ۱۲ ساله میرسند. با توجه به اینکه نمیتوانستم آنها را به صورت عمده بخرم دو جعبه صنوبر خریدم و خودم مدتی صنوبر پرورش دادم تا مقدار انبوه برسد و بعد از آن صنوبرها را کاشتم.
بزرگترین مشکل کار کشاورزی چه بود؟
مشکل مسافت، چون آن زمان زمینها را در میاندوآب خریدم.
یعنی مشکل حرکتی به نظرتان مطرح نبود؟
نه اصلا، تنها مشکل من در کشاورزی بحث مسافت بوده.
گفتید که در شروع هر دو کار خانوادهتان صد در صد مخالف بودند، چه چیزی باعث ادامه راه شد؟
یک اخلاقی که دارم این است که وقتی به من میگویند کاری را نکن، نمی توانی، همیشه اصرار دارم حتماً آن کار را انجام دهم تا نشان بدهم که میتوانم و به بهترین نحو نیز انجام دهم، یک معلول وقتی کاری انجام میدهد باید به بهترین شکل ممکن انجام دهد در واقع بهترین باشد چون در صورتی که کارش کوچکترین نقصی داشته باشد آن را به معلولیتش نسبت میدهند و تصور میکنند که از عهده و تواناییاش خارج است.
چه برخوردی در جامعه آزارتان میدهد؟
حس ترحم، بدترین حسی که هر معلولی با آن روبرو میشود حس ترحم اطرافیان و جامعه است.
سو الی را که همه اول میپرسند من آخر میپرسم! متولد چه سالی هستید؟ فرزندی دارید؟
متولد سال ۶۱ هستم. بله یک پسر دارم ۲۲ ماه و ۲ روز سن دارد.
و حرف پایانی؟
همه جا مینویسند و میگویند معلولیت محدودیت نیست، همیشه معتقدم این جمله چیزی کم دارد! «معلولیت محدودیت نیست، با بال شکسته پر کشیدن هنر است…”
به نقل از بنیاد توسعه و کارآفرینی و اشتغال معلولین و نیازمندان