بهاره رهنما بازیگر سینما، تئاتر و تلویزیون ایران مدتی است مدیریت یک کافه در سعادت آباد را برعهده گرفته است
بهاره رهنما بازیگری که سال هاست در سریال های تلویزیونی مختلف و فیلم های سینمایی نقش آفرینی کرده این روزها بیشتر وقت خودش را در کافه رستورانش میگذراند. کافهای دنج در کوچهای خلوت. جایی نه چندان بزرگ اما دلنشین. بهاره رهنما این روزها ترجیح میدهد به جای بازی کردن در فیلم و سریال، کنج کافهاش بنشیند.
برای اینکه از زیر و بم کافه داری سر در بیاوریم و ببینیم چرا خانم بازیگر این روزها کنج کافهاش را به همه جا ترجیح میدهد راهی سعادت آباد شدیم. جایی که به محض ورود، چهرهی خندان خانم بازیگر را میبینیم که در حال خوش و بش کردن با کسانی است که به کافهی او آمدهاند.
کافه یعنی جذابیت و آرامش
بهاره رهنما از خیلی وقت پیشها دوست داشت کاری به جز سینما و تئاتر برای خودش راه بیندازد و چون قسمتی از زندگی روزانه خودش را به نویسندگی اختصاص داده بود دنبال محیطی آرام و دنج میگشت که علاوه بر ایجاد آرامش، بتواند از آنجا برای نوشتههایش الهام بگیرد. برای همین به این فکر افتاد که کافه رستورانی کلاسیک در یک کوچهی دنج و خلوت به اتفاق چند نفر از دوستانش راه بیندازد.« این محیط برای من آرامش می آورد و در عین حال پر از جذابیت است چون میتوانم در اینجا رفت و آمد آدمها را ببینم و با آنها معاشرت کنم. البته کافهداری، کار سنگینی است. آن هم از این بابت که آدم باید حواسش به نظم و انضباطی باشد که این مکان به آن نیاز دارد.»
یک کار گروهی
بهاره رهنما از ابتدای کار تمام هزینه لازم برای راه اندازی چنین کافه رستورانی را نداشت و البته مشغله های زیادش هم اجازه نمیداد تا به تنهایی به امور کافه رسیدگی کند، برای همین با چند نفر از دوستانش شریک شد تا کافهشان را با کمک هم راهاندازی کنند: « چند نفر از دوستانم و یکی از اقوام دور به من پیشنهاد دادند تا یک رستوران افتتاح کنیم، قبل از اینکه این پیشنهاد را اجرایی کنم، دو ماه فکر کردم و طی چند جلسه به این دوستان ملحق شدم. البته بخش اعظم سهام و رسیدگی به اینجا بر دوش دوستانم است و من بیشتر در قسمت ثبت لوگو و نمایندگی گرفتن در شهرستا نها به عنوان موسس یک کافه فرهنگی فعالیت میکنم. کافهای که در آن جشن کتاب برگزار کنیم، و سعی می کنیم ماهی یکبار میزبان چهرههای ادبی و فرهنگی باشیم و ارتباطات مردم را گسترش بدهیم».
محیط کوچک و صمیمی کافه را دوست دارم
کافه رستورانی که خانم رهنما مدیریتش را برعهده دارد، مثل یک خانهی چوبی وسط کوچه واقع شده و از لحاظ موقعیتی چشم رهگذران را به خود خیره میکند و همین خیرهکننده بودن باعث شده نظر بهاره رهنما به آن جلب شود:«یکی از نکاتی که برای من خیلی جالب بود همین محیط کوچک کافه است. محیط های کوچک راحتتر اداره می شوند و صمیمیت بیشتری به کسی که در آنجاست انتقال میدهد. برای همین، اینجا به دلم نشست و ارتباط خوبی با مردم برقرار کردم. البته اینجا هنوز کامل نشده، قرار است که روی موسیقی داخل کافه کارهای زیادی انجام بدهیم و به شکل خاصی از موسیقی در آن برسیم. منوی آن هم تغییرات زیادی می کند. در کار کافه داری، علاوه بر دیزاین زیبا، موسیقی و منوی غذا یا نوشیدنیهای گرم و سرد از اهمیت ویژهای برخوردار هستند.»
به نفع بچههای بیمار، تابلو می فروشیم
بهاره رهنما خودش یکی از مشتریان پر و پا قرص گالریهای عکس و نقاشی است، برای همین هم در این کافه رستوران دست به کار جالبی زده که استفاده از تابلوهای متغیر روی دیوار است.
او هر ماه از هنرمند جوانی که کارهای قابل توجهی ارائه داده کارهایش را میگیرد و روی دیوار کافه رستوران نصب میکند و قیمتش را هم زیر آن مینویسد تا هر کسی تمایل داشت آن را خریداری کند. سود این کارهم به نفع بچههایی است که درگیر بیماریهای خاص هستند.
« ماه قبل تابلوهایی که روی دیوار نصب شد، به نفع بچه های هموفیلی بود که تا الان شش تا از آنها به فروش رفته است. همین موضوع، کافهی ما را از دیگر کافهها متمایز کرده است. اگر کافه داری بتواند از این مدل کارها انجام بدهد قطعا مشتریان بیشتری جذب میکند و این خلاقیت ها در رونق کارش موثر است. البته ما به جز این کار، کارهای جالب دیگری هم انجام داده ایم برای مثال روزهای چهارشنبه غذا ها و خوراکی های کافه رستوران ما برای بانوانی که می آیند نصف قیمت است و همین مسئله به تعداد مشتریان ما اضافه کرده است.»
اصول کافه داری را رعایت میکنیم
بهاره رهنما از اصول کافه داری و البته رستوران داری هم برایمان میگوید. او اعتقاد دارد اگر کافه دارها بعضی مسائل کوچک را رعایت کنند، میتوانند یک کافه رستوران خوب و خوشنام داشته باشند:«من فکر می کنم مهمترین اصلی که باید در این کار رعایت شود صداقت است. مردم صداقت را بیشتر دوست دارند و همین باعث میشود افراد به یکدیگر اعتماد کنند. ما همیشه عادت داریم به مشتری راستش را بگوییم. مثلا پرسهای یک نفرهی ما ، دو نفر را کاملا سیر میکند و ما این موضوع را با مشتریان در میان میگذاریم. دلیلش را هم میگوییم. ما پرسها را حجیمتر اماده میکنیم تا قیمتش خیلی پایین نیاید.
از طرف دیگر ما سعی میکنیم خودمان به مشتریان پیشنهاد کنیم تا اضافه غذایشان را با خود به خانه ببرند،چون اصلا دوست نداریم غذاها دور ریخته نشوند. گاهی شده خودمان به آنها پیشنهاد میکنیم بقیه غذا را برایشان بسته بندی کنیم.
یکی دیگر از مهمترین مواردی که یک کافه دار باید آن را رعایت کند، تازه بودن محصولات است. اینجا تمام مواد غذایی تازه و به روز خریداری می شود. گاهی اوقات این موضوع باعث میشود وسط روز با کمبود مادهی غذایی رو به رو شویم و دوباره برویم خرید. با این حال دوست داریم غذای تازه دست مشتری بدهیم. اینجا شبیه خانهای است که هر زمان ممکن است برایش مهمان بیاید و باید از مهمان خوب پذیرایی کرد، خصوصا مهمانی که خودش پول غذایش را حساب میکند»
اینجا کافه دار هستم نه بازیگر
بهاره رهنما به عنوان یک هنرمند و البته یک کافه دار دوست دارد مشتریانش با روی خوش، تمیزی کافه و عطر و طعم های خوب مواجه شوند برای همین در ارتباط با مشتریان شبیه آدم معروف های دیگر برای خودش مرز خاصی قائل نمیشود:«من دوست ندارم دور از دسترس باشم و شیوهی زندگیام در این ۲۵ سالی که در سینما و تلویزیون فعالیت میکنم به گونهای بوده که هیچوقت بین من و مردم فاصله ای به وجود نیامده چون در دل اجتماع و در دل اتفاق ها بودن، بیشتر با روحیهام سازگار است.. مردم بیشتر اینجا می آیند تا مرا ببینند و ببینند یک بازیگر چطور میتواند رستورانی را اداره کند. برایشان جالب است من را در این قالب ببینند.
من به عنوان کافهدار سعی میکنم وارد حریم خصوصی مشتریانم نشوم و برای سرکشی کردن به حرفهای آنها از بهانههایی مثل “غذا چطور بود”، “راضی بودین” و …. استفاده نمیکنم. اما در کنار این با مردمی که دوست دارند با من حرف بزنند، سوال بپرسند، عکس بگیرند و … حتما عکس میگیرم و سعی میکنم اجازه ندهم مشکلی پیش بیاید.»
موضوع جالب توجه دیگر درکافه رستوران بهاره رهنما این است که اینجا اتاق فکر دارد و همهی کسانی که در این مجموعه همکاری دارند هر از چند گاهی دور هم جمع میشوند تا در مورد ادارهی این مکان و حتی موضوعاتی مثل پخش موسیقی، نحوهی سرو کردن غذا و حتی خوشامدگویی با هم صحبت کنند. در این اتاق آدمهای هنرمندی شبیه بهرام رادان و سحر دولتشاهی هم مشاوره دادهاند. بهاره رهنما می گوید در هر کاری، جلسات هفتگی و صحبت کردن باعث موفقیت میشود. آنها اسم این کافه را هم زمانی پیدا کردند که در اتاق فکرشان در حال بحث و تبادل نظر بودند:« گوزن؛ اسم تک و خوش آهنگی به نظرمان آمد. اسمی که میشد آن را بعنوان یک لوگوی جذاب معرفی کرد. علاوه بر آن، گوزن نماد سلامتی و سبزی طبیعت است و دست بازاریاب را برای تبلیغات باز میگذارد.»
میخواهم با گوزن همسفر شوم
بهاره رهنما و دوستانش دوست دارند گوزن را به شهرستان های دیگر هم ببرند . آنها این سفر را از شهرهای کرمانشاه و شیراز شروع کردهاند و راه طولانی را در پیش دارند: « میخواهیم کارمان را گسترش دهیم و به نظر من کافه و رستوران اگر در شهرها و مناطق مختلف شعبه داشته باشد، خیلی موفقتر است. در همین راستا اگر کسی بخواهد با ما همکاری کند میپذیریم و با هم شعبههای مختلف چه در تهران و چه در شهرستان ها، راه اندازی خواهیم کرد. این روزها ما سرمایه لازم و امکاناتش را نداریم تا بتوانیم در تهران باز هم شعبه بزنیم. چیزی که بیشتر راغب هستیم نمایندگی در شهرستان هاست چون باعث میشود پاتوق فرهنگی در شهرستانها ایجاد شود و علاوه بر آن برای ما هم خیلی هزینه بردار نیست.»
آدمها باید در این کار صبور باشند
موضوع جذاب و مهم در رستوران داری و البته کافه داری، سودی است که در مقابل سرمایه گذاری های انجام شده دریافت می شود. خیلی ها فکر می کنند اگر رستوران و کافه ای داشته باشند می توانند یک شبه پولدار شوند. اما این طور نیست یک کافه و یا یک رستوران ماه ها فرصت لازم دارد تا فقط بتواند هزینه های خودش را بازگرداند. بهاره رهنما می گوید: «ما پنجشنبه ها و جمعه ها فروش خوبی داریم اما تا حالا آنقدر ها سود نکردیم. آدمها باید در این کار صبور باشند تا در طولانی مدت نتیجه خوبی بدست آورند. از طرف دیگر اگر کسی بخواهد جای شیکی اجاره کند و روی دکوراسیون و نحوه چیدمانش هم کار کند باید حدودا ۵۰۰ میلیون تومان کنار بگذارد . البته آشپز، کمک آشپز ، کافه کار، سالن کار، مسئول خرید مواد غذایی و گارسون ها هم حداقل ماهی یک تا دو میلیون تومان حقوق می گیرند . به اصطلاح اگر رستورانی خوب کار کند سر یک سال تازه به سود دهی می افتد و بعد از یکسال تنها می تواند هزینه های خرج شده را جبران کند.
منبع:
گلسا سادات بحری
همشهری سرنخ