تولید محصولات ارزشمند، نیازمند دریافت بازخوردهای ارزشمند است. اولین کسی که با او در این رابطه صحبت میکنید، تاثیر بسیار بسیار مهمی دارد. چند هفته قبل، من و شریکم بدون اینکه بقیه بدانند تست بتا را برای دومین محصول شرکت آغاز کردیم. اولین محصول ما یعنی Exist حدود یک سال بود که در مرحلهی بتای عمومی قرار داشت. ما اشتباهات زیادی مرتکب شده بودیم که خوشبختانه از آنها درس گرفتیم. اما حالا میدانیم باید چه کار کنیم. البته شکی نیست که این بار هم ممکن است اشتباهات دیگری مرتکب شویم.
در اینجا چند مورد از درسهایی که آموختهام را در اختیار شما قرار میدهم.
کاربران را با دقت انتخاب کنید
بزرگترین اشتباه ما در تست بتا این بود که کاربران درستی را انتخاب نکرده بودیم. ما تلاش میکردیم غرور شکننده خود را حفظ کنیم و برای همین فقط از افرادی دعوت کردیم که آنها را میشناختیم و امیدوار بودیم بازخورد صادقانه (اما مودبانه ای) از آنها دریافت کنیم و به کمک آن محصول خود را ارتقا دهیم. ما نمیخواستیم آنها قبل از بهره برداری از محصول، ناامیدمان کنند.
ولی واقعیتی که اتفاق افتاد، از این هم بدتر بود: ما جز سکوت، چیزی نشنیدیم. در نتیجه، بازخوردی را که نیاز داشتیم دریافت نکردیم، چراکه کاربران ما، افرادی نبودند که اهمیتی به این بازخوردها بدهند، بلکه افرادی بودند که فقط پنج دقیقه وقت آزاد داشتند و بنابراین تمایلی نداشتند برای ما توضیح دهند که انتظارشان از محصول ما چه بوده است.
آنها نیازی به محصول ما نداشتند و ما هیچ یک از مشکلات و دردهای آنها را برطرف نکرده بودیم. محصول ما ارزشی برای آنها نداشت و بنابراین استفاده زیادی از آن نکرده بودند. بیشتر آنها بعد از اولین بار، رفتند و در بهترین حالت، ماهی یکبار سری به ما میزدند.
بنابراین وقت خود را با کاربرانی که مخاطب خدمات شما نیستند تلف نکنید. چراکه هرگز نمیتوانید بازخورد مورد نیاز خود را از افرادی دریافت کنید که نیازی به شما ندارند.
راه درست این است:
کاربران را از بازار هدف خود انتخاب کنید. برای محصولات جدید، باید به دنبال کاربرانی باشید که مشکل موردنظر را احساس میکنند، نیاز را درک میکنند و تمایل دارند روی آن سرمایهگذاری کنند تا به ارزش موردنظر دست پیدا کنند.
همچنان که با گذشت زمان، پایههای کسبوکارتان را محکمتر میکنید، این کار سادهتر میشود.
حالا که روی محصول دوم کار میکنیم، روی همان نوع مشتریانی تمرکز کردهایم که در مورد Exist انتخاب کرده بودیم، بنابراین گروهی هدفمند از مردم را از قبل در اختیار داریم که میتوانیم از بین آنها افرادی را برای تست بتا انتخاب کنیم. وقتی با افرادی که از محصولتان استفاده میکنند ارتباط برقرار میکنید، احتمال اینکه آنها به دیگر پروژههای شما هم علاقهمند شوند بسیار زیاد است.
اگر محصولی که در نظر دارید اولین محصول شماست، مسلما کاربرانی ندارید و از این مزیت محروم هستید، اما میتوانید با استفاده از روشهای دیگر، مخاطبانی را جذب کنید.
ما بیش از شش ماه قبل، Exist را به بهره برداری عمومی رساندیم، و من مجموعه مطالبی را بهطور منظم روی وبلاگ قرار دادم که موضوع آنها اخبار و محصولات جدید در مورد تلفیق فناوری و ابعاد زندگی شخصی افراد بود. همچنانکه این مجموعه را هر هفته ادامه میدادم، آرشیوی از محتوای مربوط به بازار هدف ما تهیه شد و گروهی از مخاطبان جمع شدند که به این موضوعات علاقه داشتند.
یک فهرست انتظار از طریق ایمیل برای Exist تهیه کردیم تا اطلاعات به روز را در مورد روند پیشرفت خود برای مشتریان بالقوه ارسال کنیم. از طریق ارسال محتوای به روز و موضوعات جالبی که به آن علاقهمند بودند توانستیم با بیشتر مشتریان، حتی قبل از آنکه محصول ما را امتحان کنند، ارتباط برقرار کنیم.
در مراحل بعدی تست بتا، با نظرسنجی از افرادی که در لیست انتظار بودند، افرادی را که به محصول ما علاقه داشتند و ارزش آن را میدانستند مشخص کردیم. حال که به گذشته نگاه میکنیم، میبینیم که بهتر بود خیلی زودتر از اینها این روش را در پیش میگرفتیم.
درخواست برای بازخورد
هر چه سریعتر بازخورد دریافت کنید بهتر است. با این روش، ایدههای خوب ادامه پیدا میکنند و ایدههای بد متوقف میشوند. سوء تفاهم و عدم درک صحیح کاربران به ضرر شماست. چراکه متوجه نمیشوید کدام مسیر و جهت گیری برای محصول شما بهتر است، و چرا مشتریان میروند یا میمانند.
چارهی این مساله، بازخورد است. خیلی اوقات مردم، مخصوصا در اوایل کار، احساس میکنند که شما مزاحم آنها هستید. اما این مشکل هم، مثل همه مشکلات دیگر زندگی است و تا زمانی که سوال نکنید، متوجه آن نمیشوید. گذشته از این، مردم بیشتر از آنچه تصورش را بکنید در این نوع مواقع به کمک شما میآیند. اگر از مشتریان انتظار دارید که بدون اینکه بخواهید به شما بازخورد دهند، انتظارتان بیمورد است. این خود شما هستید که باید سر صحبت را با آنها باز کنید.
راه درست این است: بهطور مکرر و به روشهای مختلف، سوال کنید
یکی از بهترین راههایی که برای استخراج بازخوردهای مفید از مشتریان پیدا کردهام، صحبت کردن با مشتریان به شکل مستقیم (رو در رو یا از طریق اسکایپ) است.
زمانی که بهطور مستقیم با کاربری صحبت میکنید، میتوانید در جزئیات صحبت هایشان دقیق شوید و آنها را عمیقتر بررسی کنید، ضمن آنکه آنها گرم صحبت میشوند و ناگهان موضوعات جدیدی را پیش میکشند. این بهترین راه برای ایجاد تصویری همه جانبه در مورد ویژگیهای کاربر و تناسب محصول شما با زندگی اوست.
اما گاهی بازخوردی که مورد نیازتان است دریافت نمیکنید. برای مثال، زمانی که ما میخواستیم بدانیم کدام بخشهای محصولمان طرفداران بیشتری دارند، فرم نظرسنجی را از طریق ایمیل برای تمام کاربران خود ارسال کردیم. البته ایمیلها به اندازهی تماسهای تلفنی، شخصی نبودند، اما موفق شدیم اطلاعاتی را از اکثر کاربرانمان طی یک دورهی زمانی کوتاه به دست بیاوریم و دقیقا همان سوالاتی را مطرح کنیم که میخواستیم جوابشان را بدانیم.
گاهی شما فقط به یک رتبه بندی شفاف و کلی برای محصول یا خدمت خود نیاز دارید. در چنین مواردی، میتوانید یک پرسش ساده مطرح کنید، مثل: «آیا محصول ما را به دوستانتان توصیه میکنید؟» یا آنکه میتوانید از مشتریان خود بخواهید بعدازآنکه از محصول شما استفاده کردند و مشکلشان حل شد، به خدمات شما امتیاز بدهند.
روش درخواست بازخورد، بستگی به نوع بازخوردی دارد که به دنبالش هستید. در اوایل کارتان، هر بار فقط از یک روش برای دریافت بازخورد استفاده کنید. اگر مردم احساس کنند که دارند با سوالهای شما بمباران میشوند، باعث ناراحتی آنها و کاهش پاسخها خواهد شد. بنابراین، اگر در یک ماه مصاحبههایی را برگزار کردید، در همان ماه فرم نظرسنجی را با اطلاعات مشابه ارسال نکنید. بازخورد متمرکز و مستمر، مفیدترین اطلاعات را به دنبال خواهد داشت.
شنیدن صحبتهای چند نفر از مخاطبان که اظهار نظر میکنند
امان از همان چند نفری که اظهار نظر میکنند! وقتی برای گرفتن بازخورد تلاش میکنید، تعداد کمی بارخورد هم حکم طلای خالص را دارد. به همین دلیل ممکن است به راحتی در دام صحبتهای چند نفری که اظهار نظر میکنند گرفتار شوید. به این صورت که تعداد کمی از کاربران، از شما درخواست کنند که ویژگی خاصی را به محصول خود اضافه کنید، و ناگهان شما تصور کنید که همهی کاربران خواستار آن هستند، اما به شما نگفتهاند. برای همین تصمیم میگیرید آن را تولید و عرضه کنید.
حالت بدتر این است که ویژگی خاصی را در نظر نگرفته باشید اما شش یا هفت کاربر در یک روز خواستار آن باشند. آن موقع است که به این نتیجه میرسید که باید آن را تولید کنید، درحالیکه مخاطب کافی برای آن وجود ندارد. گاهی انسان به راحتی از روی احساس اضطرار یا بر اساس تقاضایی که واقعیت ندارد، به اصطلاح تیرش را پیش از زمان مناسب شلیک میکند. این مساله ممکن است برای همه پیش بیاید.
برای آنکه محصولاتی را تولید کنید که خواهان داشته باشد، اول باید ثابت کنید که کاربران واقعا خواستار آن هستند.
راه درست این است:
فرضیه را اثبات کنید
بهترین راه استفاده از بازخورد، ایجاد فرضیه درباره محصولی است که ممکن است اکثر کاربران خواستار آن باشند. به گفتهی Des Traynor: «بازخوردهایی را که دریافت میکنید بهمثابه فرضیه تلقی کنید و بهجای تکیه بر آن، درستیاش را بسنجید.»
سپس میتوانید برای توسعه مشتری تلاش بیشتری کنید و ببینید که فرضیه مصداق دارد یا نه. اگر متوجه شدید که اکثر کاربران نظر مشابهی دارند، میتوانید عمیقتر بررسی کنید و متوجه شوید که چرا آنها خواستار این ویژگی هستند و چگونه میتوانید مشکل آنها را حل کنید.
منبع:
مرکز توانمندسازی و تسهیلگری کسبوکارهای نوپای فاوا