پولدار شو (pooldarsho.ir):
نام و نام خانوادگی: آقای جمشید بردبار
نام شرکت: افراز آزما
تحصیلات: لیسانس برق و الکترونیک
نام محصول: تجهیزات آزمایشگاهی
در اصفهان در سال ۱۳۳۲ متولد شدم و از آنجایی که پدرم به تهران منتقل شد برای ادامه تحصیل به تهران آمدم و در سال ۱۳۵۲ در رشته برق در دانشگاه شریف مشغول به تحصیل شدم.
در دوران کودکی از آنجایی که انسان از زندگی خود خبری ندارد و به خصوص که جامعه در قرن اخیر سرعت وحشتناکی گرفته است علاقه بسیاری داشتم که استاد دانشگاه شوم و به تحقیق وتفحص بپردازم. از دوران کودکی به رشته برق علاقه بسیاری داشتم ودر ضمن در نقاشی و کارهای هنری هم فعالیت زیادی داشتم. در کودکی ونوجوانی الگوی خاصی نداشتم. مادرم خانه دار بود.از نظر مالی زندگی متوسطی داشتیم، فامیل ما خیلی پولدار نبود ولی از نظر معلومات و سواد و شخصیت در سطح بالایی قرار داشت و از نظر عاطفی واخلاقی خانواده و فامیل خوبی داشتیم و از نظر مالی هر چه که زمان می گذشت وضع مالی ما بهترمی شد.فشار اقتصادی اگر از یک حد بیش تر باشد نمی تان رشد کرد و از نظر خانوادگی نیز باید محیط خانواده نسبتاً آرام باشد.
کسی که محدودیت مالی دارد بهتر رشد می کند و بهتر مشکلات را تحمل می کند. از سال ۱۳۵۹شرکتی را با چند تن از دوستان و هم دانشگاهی هایم ثبت کردیم که قرار بود با هم یک کار تولیدی راه بیندازیم، بعد از انقلاب جو خود کفایی بر جامعه ما حاکم بود و ما نیز احساس وظیفه می کردیم. در شرکت کنترل ابزار با آقای مهندس خداوندیان حدود۱۵ سال کار کردم. در یک جهانی که جهان تولید است تحصیل پایه پیشرفت است به عقیده من اگر کسی بخواهد دکترا ویا فوق لیسانس بگیرد نبید در ایران تحصیل کند و باید که به خارج از کشور برود.بنابر این گاهی تحصیلات عالیه دانشگاهی از نظر کار کردن ضرر هم دارد و انسان را از واقعیات دور می کند. تمدنی که در حال پیشرفت است به جهت روشن در حال حرکت نیست و تعاملات انسانی در آن در نظر گرفته نمی شود و بیشتر منافع کمپانی های بزرگ است که همه چیز را به جلو می برد ما کار عمده مان را انجام دادهایم و من تا جایی که با جوانان صحبت کرده ام هیچ یک نسبت به آینده امیدوار نیستند.
به نظرم در دنیا همه چیز نسبی است و هیچ چیز مطلقی وجود ندارد به نظرم شانس عامل مهمی است که در کجا به دنیا بیایی و پدر ومادرت چه کسانی هستند و در همان جامعهای که به دنیا آمده ای چه اتفاقاتی از نظر سیاسی، علمی، جنگ، طبیعت و….، میافتد. در آن زمان می دیدم کسانی که در بخش خصوصی کار می کردند و کار آزاد دارند و وضعشان بهتراست. از کودکی دوست داشتم چیزی را بسازم که نداشتم به همین دلیل کار تولیدی را بسیار دوست داشتم ولی در کارهای دولتی مجبور هستی از دولت فرمان بگیری ودر یک چارچوب خشک حرکت کنی و آزادی عمل وجود ندارد به همین دلیل کار دولتی را دوست نداشتم.
می توان در ایران فرصتهایی را با تلاش و پشتکار از دست نداد.
ما خیلی چیزها تحقیق و بررسی کرده ایم و به این نتیجه رسیدیم که فایده ای ندارد یا نتوانستیم آن را تمام کنیم ولی به راحتی کار را رها نکرده ام. در زندگی شکست داشته ام ولی همیشه برایم سلامتی افراد مهم ترین چیز بوده است هر زمانی که مشکلی پیش می آید، مشکل خودم را با مشکلاتی که برای دیگران پیش می آید مقایسه می کنم و آن مشکل در نظرم بسیار کوچک می آید. من در کارم زیاد مشورت می کنم و برای یک کار از چند کانال می روم تا یکی به نتیجه برسد.
به نقل از سایت دکتر شعاری