اسم قالی که میآید همه سریع یاد کاشان میافتند، بعضیها هم فکرشان می رود سمت تبریز، نائین و قم. اما دارهای قالی و گبه و گلیم «خانم الوار» ۶۷ ساله در شهر اندیمشک سال هاست پابرجاست و این دارهای قالی برای خودش و خیلی از همشهریانش نان آور بوده. الوار تا به حال بارها تقدیرنامه هایی برای کارآفرینی در شهرشان کسب کرده و اکنون هم در شرکت بافندگی انواع زیر اندازهای دست بافت، هم مدیریت کار را بر عهده دارد و هم گاهی دستی بر دار میبرد. بافندگی عشق اوست و نمی تواند از آن دور بماند.
بافتن، یک طرح انتزاعی
«آن وقتها در شهر ما بافتن گلیم و گبه مرسوم بود اما کسی را نمی شناختم که قالی ببافد».
جهان افروز الوار حرفهایش را با این جمله آغاز میکند، او که بافندگی را از ده سالگی آغاز کرده؛ از همان کودکی علاقهی خاصی به این کار داشته ، اما ماجرا برای خانوادهی او از جایی آغاز شد که در ده سالگی با نقشههای انتزاعی خود، گبههایی بافت که هر کسی از دیدن کار تمام شده، شگفت زده میشد و هیچ ایرادی در آن وجود نداشت.
الوار در ادامه صحبت هایش میگوید:«وقتی کسی را میدیدم که در حوزهی بافندگی کار میکند واقعا عشق میکردم. از وقتی خودم را شناختم گره زدن نخها روی دارقالی را بلد بودم اما از ده سالگی، بافتن گبه را به شکل جدی آغاز کردم.»
او در ادامه صحبتهایش در مورد طرحهای انتزاعیاش میگوید:« بین بافندگان گبه، استفاده از نقشه مرسوم نبود و الان هم خیلیها هستند که با طرح ذهنی، گبه میبافند که البته این، بیشتر شامل عشایر میشود. آن وقتها، گبهها بر اساس نقشههای ذهنیای بافته میشد که آن نقشهها را از گذشتگان یاد گرفته بودند یا اینکه طرحی ابداع میکردند و میبافتند. اما چیزی که در بافتههای من برای همه جالب به نظرم میآمد این بود که من با وجود سن کم، از نقشههایی که میراث گذشتگان بود استفاده نمیکردم و علاقهی خاصی به این داشتم که قالی را با طرحهایانتزاعی خودم ببافم. دیگران از طرحهای ابداعی من خیلی خوششان میآمد چون به نوعی متفاوت و جدید بود و عقیده داشتند که من خیلی هم تمیز میبافم.» از بافندگی با عشق و علاقه خاصی حرف میزند و عقیده دارد در هر کاری اگر علاقه وجود داشته باشد به موفقیت ختم میشود.
آموزش بافندگی
«جهانافروز الوار» که تمام فوت و فن بافندگی را خودش آموخته بود، زمانی که کمی سن و سالش بیشتر شد تصمیم گرفت به جای اینکه به درآمد فکر کند، کلاسهای آموزشی راه بیندازد:«آن وقتها ، کلاسی برای یادگیری قالی بافی دایر نبود و اگر کسی میخواست بافندگی را به صورت حرفهای یاد بگیرد باید به خانهاش میرفتم. نوع آموزش ما به این شکل بود که تا وقتی نفر اول در کار خودش مهارت لازم را پیدا نمیکرد، من نمیتوانستم سراغ شاگرد بعدی بروم و همین موضوع، روند آموزش را برایم کند میکرد. وقتی برای آموزش بافت به خانههایشان میرفتم گاهی آنها از بافتن و یادگرفتن خسته میشدند. خیلی وقتها پیش میآمد یکدفعه سر کلاس به خودمان میآمدیم و میدیدم هوا تاریک شده و مجبور میشدم شب را هم در همان خانه بمانم و فردا صبح دوباره بقیه چیزهای لازم را آموزش بدهم.
شیوهی کار من فقط ارائهی اطلاعات نبود. من بعد از آموزش، صبر میکردم تا بافنده طرح مورد نظرش را ببافد و اشکالاتش در کار رفع شود. وقتی خیال خودم و او از اینکه بی ایراد میبافد راحت میشد آموزش را تمام میکردم.» خیلی وقتها میشد که خانم الوار برای آموزشهایی که میداد حتی پولی هم دریافت نمیکرد اما همین آموزش دادنها باعث شد جرقهای برای راهاندازی یک شرکت تعاونی در ذهنش زده شود و او به این فکر افتاد که تمام بافندهها را یک جا جمع کند تا در کنار هم بتوانند مانند یک مجموعه کار کنند.
احداث یک شرکت بافندگی
از احداث شرکت تعاونی گبه و گلیم جهان افروز، بیش از ۵۰ سال میگذرد و هنوز هم این شرکت سرپاست و تا به حال تقدیرنامهها و گواهینامههای زیادی را هم دریافت کرده است.
خانم الوار دربارهی احداث این تعاونی میگوید:«حدودا نیم قرن از احداث این شرکت تعاونی میگذرد اما به خوبی به یاد دارم تمام کارهای راه اندازی این شرکت برعهدهی خودم بود و بعدها از بافندگانی که خودم به آنها آموزش داده بودم در شرکت استفاده کردم. البته تعدادی از آنها در حال حاضر خودشان بافندههای حرفهای و ماهر شدهاند و به علاقهمندان این حوزه آموزش میدهند. البته عاقبت همه اینقدر خوش نبود و بعضی از شاگردانم کار بافندگی را رها کردند.»
در ادامه میگوید:« شرکت تعاونی جهان افروز سه هزار مترمربع مساحت دارد و به همین دلیل زمان راهاندازی اینجا از تسهیلات بانکی استفاده کردم و چون خودم بافنده بودم وام به من تعلق گرفت و همان برای شروع کارمان کمک خوبی بود. برای سرپا بودن این شرکت و گاهی برای اینکه در موقعیتهای بد اقتصادی بتوانیم مواد اولیه را تهیه کنیم، هنوز هم مجبور به استفاده از تسهیلات بانکی هستیم.»
خرید مواد اولیه
قبلا کارهایی مثل رنگ کردن پشم با روناس در شرکت جهان افروز انجام میشد اما الان تقریبا تمام مواد اولیه خریداری میشود:«نوع قالی تعیین میکند که ما چه مواد اولیهای لازم داریم اما در شرکت ما تقریبا همه نوع قالی و گبه و گلیمی بافته میشود و برای همین به هر مواد اولیهای که در صنعت بافندگی تولید میشود نیاز داریم.”
او در ادامه توضیحاتش میگوید:”قالی دست بافت خودش انواع مختلفی دارد.ممکن است یک قالی با نخ محلی بافته شود؛نوع دیگر با کرک و یا نخ مرینوس و یا نخ ابریشمی، که هر کدام از اینها قیمت مواد اولیه را تغییر می دهد و همچنین بنا به ارزش نخ و نوع بافت سود فروش ما هم در هر کدام از اینها فرق دارد.مثلا بیشترین سود از فرشهای ابریشمی حاصل میشود که بافتن آن هم کار راحتی نیست و واقعا برای بافنده زحمت دارد. بافندهها هم برای بافتن این نوع فرشها دستمزد خیلی بالاتری نسبت به فرشهای دیگر میگیرند.بافتن این نوع فرشها با تمام زحمتش سود بالاتری دارد اما فروش آن سخت تر است.مثلا در منطقه ما گبه و گلیم خیلی راحت تر فروش میرود.”
برای بافتن گبه به پشم خالص نیاز است.جهان افروز در این مورد میگوید:«ما اکثر مواد اولیه خودمان را از شیراز خریداری میکنیم.یکی از مواد اولیه اساسی که وارد شرکت ما میشود پشم خالص رنگ شده برای بافت گبه است.در گذشته با روناس و رنگهای دیگر، پشم را خودمان رنگ میکردیم که این کار، کار پرزحمتی بود اما الان شرکت هایی هستند که کار رنگ کردن این پشمها را انجام میدهند.هر چند درحال حاضر ، زحمت ما برای بافت گبه کمتر شده ولی هزینه مواد اولیه بالا رفته و این مسئله سود ما را کم میکند.در گبههای سایز کوچک تر گاهی پیش میآید که ما با سود پانزده هزار تومانی گبه را به واسطهها میفروشیم. در واقع با مزد بافنده و هزینه مواد اولیه ،بالاتر از این قیمت هم فروخته نمی شود.اما با شرایط اقتصادی فعلی، برای سرپا بودن شرکت همین هم ارزش دارد.»
چطور بفروشیم؟
در شرکت جهان افروز، گبه و گلیم، بیشتر از قالیها بافته میشوند و به فروش میرسند.
خانم جهان افروز در خصوص تولیدات فعلی شرکتشان اینطور توضیح میدهد:« همانطور که توضیح دادم بافت یک قالی برای ما خیلی گران تمام میشود.برای همین حجم بافت قالی در شرکت کم شده مگر اینکه تاجر یا واسطهای از قبل به ما سفارش بافت دهد اما محصول اصلی تولیدی ما گبه و گلیم است که در نمایشگاهها هم استقبال خوبی از آنها میشود بافت این محصولات هر چند سود کمتری دارد اما به دلیل پرفروش بودن، برای بافنده صرفه اقتصادی بهتری دارد.»
خانم هنرمند درباره نحوه فروش محصولاتشان میگوید:«در حال حاضر مثل قدیم نیست که ما محصولات خودمان را بی واسطه بفروشیم.شاید بتوانم بگویم که این اتفاق تنها در نمایشگاهها میافتد.مثلا تا چند وقت دیگر در نمایشگاه صنایع دستی استانهای کل کشور که در تهران برگزار میشود ما غرفه خواهیم داشت و آنجا مردم میتوانند این گبه و گلیمها را با قیمتی کمتر از آنچه در بازار میبینند بخرند چون بی واسطه از خود ما خریداری میکنند اما عمده کار ما با تاجرهای فرش است که برای فروش در کشورهای دیگر هنر دست بافندههای ما را میخرند، همچنین واسطههایی هم هستند که این زیر اندازها را به استانهای دیگر کشور میبرند و میفروشند.»
در حال حاضر در شرکت جهان افروز ۱۶۵ بافنده مشغول به کار هستند.عدهای هم هستند که اگر متقاضی مراجعه کند بافندگی را آموزش میدهند.خانم الوار تا به حال گواهینامههای زیادی برای کارآفرینی کسب کرده است و موفق به دست یابی به عناوینی چون کارآفرین نمونه، دریافت نشان عالی مدیریت و مقام اول تعاونیهای کشور شده است.
او همچنین تقدیرنامهای در سال ۹۲ از سوی نمایشگاه ملی صنایع دستی کسب کرده و بیش از چهل تقدیرنامه و تندیس ایرانی و خارجی در کارنامه کاری خودش ثبت کرده است.
خانم بافنده در آخر توصیه میکند که برای هر کاری سعی کنید راهی پیدا کنید که کالای تولیدی را بی واسطه بفروشید:«هر چند امکان این کار در حال حاضر خیلی سخت امکان پذیر است اما تولید کننده خصوصا در زمینه کارهای هنری باید سعی کند برای حفظ ارزش هنری اثر، تولیدش را بی واسطه به فروش برساند.»
هر چند خانم الوار مدیریت یک شرکت تعاونی را بر عهده دارد اما عشقش به بافندگی باعث شده هنوز هم دستی بر دار قالی داشته باشد و در کنار بقیه بافندگان، خودش هم انواع قالی را ببافد.
منبع: