پولدار شو (pooldarsho.ir):
هلند سرزمین گلهاست. این کشور با تولید سالانه ۹ میلیارد گل و صادرات ۸۰ درصدی به ۱۰۰ کشور جهان، مقام نخست دنیا را در پرورش گل به خود اختصاص داده است. قدمت پرورش گل بنابر شواهدی به ۴۰۰ سال پیش در هلند باز میگردد و قدیمیترین باغ گل دنیا، کوکنهوف در آمستردام پایتخت هلند است. کوکنهوف با ۳۲ هکتار وسعت، بزرگترین باغ گل دنیا نیز محسوب میشود که حدود سال ۱۹۴۹ میلادی ساخته شد. امروز این باغ به چنان شکوهی رسیده که تنها ۸ هفته در طول سال برای عموم باز است و سوژهای جهانی برای هنرمندان و توریستهای سرتاسر دنیا محسوب میشود. ورود روزافزون گردشگران به هلند برای بازدید از دنیای گلها سبب شد تا این کشور اکثر زمینهای خود را به پرورش گل اختصاص دهد و از این راه بتواند درآمد سرشاری را نصیب هلندیها کند. اما در ایران گل سرخ قدمتی دیرینه دارد که از آن گلاب میگرفتند و بنابر روایتی از ایران به اروپا رفته است. اما پرورش گل به معنای امروزی و نگاهی تخصصی به آن چندسالی است که در کشور جدی گرفته شده است بههمین خاطر به سراغ گلفروشی بهرام، قدیمیترین گلفروشی تهران رفتیم و از بهرام جعفری خواستیم تا برایمان از چگونگی پیدایش گلفروشی بهرام بگوید.
چه شد که بهرام، پاگرفت و تا این حد محبوب شد؟
من از ۱۲ سالگی تا حالا که ۷۲ سال دارم کار پرورش گل را انجام میدهم. پدرم در این کار بود؛ همینطور داییهایم. در آن موقع گل به معنای امروزی شناخته شده نبود نه گلبخری بود، نه گلفروشی و نه گلکاری. اصلا گل شاخهای معنایی نداشت چه برسد به پرورش آن به صورت انبوه. آن موقع همه گل را به صورت گلدانی میخریدند و بیشتر مردم هم در خانههایشان باغچه داشتند و گلهای بوتهای میکاشتند. حدود ۶۰ سال پیش بود که وارد این فعالیت شدم. اوایل کار، در کرج بودیم و آن موقع هنوز تهران به این بزرگی نشده بود. بعد چندسالی با داییهایم در بهارستان کار کردم، کمکم جدا شدم و حدود ۲۵ سال در خیابان طالقانی گلفروشی داشتم. حالا هم حدود ۳۳-۳۲ سالی است که گلفروشی بهرام را در جردن اداره میکنم. من مشتریانی دارم که حالا نوههایشان هم اینجا میآیند و از من گل میخرند و در واقع مشتری خانوادگی گلفروشی بهرامند. فکر میکنم کیفیت گلهای ما باعث شد تا مردم به اینجا اعتماد کنند؛ به گلها به چشم فرزندانم نگاه میکنم.
پرورش گل زمان قدیم سخت بود یا الان؟
به نظر من خیلی فرق نکرده. درست است که دستگاهها پیشرفته شدهاند و بحث علم وارد دنیای کشاورزی شده و تحولات بزرگی را به وجود آورده و میزان کشت محصولات را افزایش داده اما در آن زمان کشت گل به صورت نشا یا بوتهای بود که نگهداری آن خیلی راحتتر از گلهای حال حاضر است. در دنیای مدرن امروز آنقدر سلیقهها رشد پیدا کرده که آدم واقعا سرگیجه میگیرد. مثل پیوندهای مختلفی که این روزها شاهد آنیم. از طرفی پرورش گونههای مختلف گل با همدیگر متفاوت است. مثلا پرورش رز یا مگنولیا و داوودی با هم متفاوت است؛ از نحوه آبدهی گرفته تا نورگیریشان در ساعات مختلف روز. رسیدگی به گلها واقعا طاقتفرساست؛ تنها کسی میتواند وارد این حوزه شود که عاشق گل باشد. بدون عشق واقعا کم میآوری. باید اهل لذت بردن باشی تا بتوانی از صبح تا شب در باغ گل باشی و مانند بچههایت از آنها مراقبت کنی؛ چه ساعتی آب میخواهند، چه آفت و بیماری گرفتهاند، چقدر به نور نیاز دارند و… .
به نظر شما مهندسان کشاورزی تا چه حد میتوانند در رشد و توسعه این محصول موثر باشند؟
خیلی زیاد. پسر من در رشته کشاورزی تحصیل کرده است و در انجام کارها خیلی به من کمک میکند. چند مورد هم از مهندسان کشاورزی دعوت به همکاری کردیم، اما خیلیها توانایی انجام چنین کار سنگینی را ندارند و بعد از یکی دو هفته خسته میشوند و اینکار را کنار میگذارند.
مساحت باغ گلی که در شهریار دارید چقدر است و چه گلهایی در آن پرورش میدهید؟
حدود ۲ هکتار زمین است که بخشی بیشتر آن را گندم و ذرت میکارم و به گاوداریها و… میدهم و بخشی را هم گل میکارم. رز و ارکیده و گلهای لاله و سنبل و چند گل دیگر را میکاریم، بقیه گلها را هم از هلند وارد میکنیم.
یعنی کشورهای دیگری مثل تایلند و تایوان که از لحاظ مسافتی به ایران نزدیکترند گزینههای بهتری برای وارد کردن گل نیستند؟
شاید از لحاظ مسافتی این چنین باشد اما از لحاظ کیفیتی گلهای هلندی واقعا معرکهاند و دوامشان نسبت به گلهای کشورهای دیگر خیلی فرق میکند.
به نظر شما ممکن است روزی کشور ما هم مانند هلند پیشرو در صادرات گل باشد؟
ببینید این مسئله جای صحبت زیادی دارد، اما همه چیز امکانات نیست؛ بخشی مربوط به خواص آب و هوای هر کشوری میشود. شما در سراسر هلند گلهایی میبینید که در خیابانها برای زیبایی شهر کاشته شدهاند اما آیا ما میتوانیم چنین کاری را در ایران انجام دهیم. در کشورهای اروپایی به علت شرایط خاص آب و هوایی حداقل یک بار در هفته باران میبارد و این یک مزیت است. در حالی که در همین تهران خودمان شهرداری با زحمت فراوانی به گلهای باغچهای که کاشته است آب میرساند و رسیدگی میکند؛ آب و هوای گرمسیری و مرطوب در رشد گل موثر است. ایجاد چنین شرایطی در ایران مسلما هزینههای بالایی را در برخواهدگرفت. بهعلاوه اینکه اکثر افراد به این فکر میکنند که آیا اصلا این مقدار سرمایه و زمان و این همه تلاش شبانهروزی برای راهاندازی این کار صرفه اقتصادی دارد یا خیر. بسیاری از اشخاص از صحنه حذف میشوند و تعداد، به شمار انگشتان دست هم نمیرسد. گلفروشی ممکن است در نگاه اول خیلی شیک و بیدردسر به نظر برسد و بیشتر توجه مردم هم هنگام خرید روی ظاهر گل و تزئین آن است و هیچکس زمان خرید گل به این فکر نمیکند که این گل از کجا آمده و چه زحماتی برای به عمل آوردن آن کشیده شده است.
آیا صادرات گل هم دارید؟
بله به کشورهای ترکیه و دانمارک گل صادر میکنیم.
از مراقبتهای بعد از چیدهشدن گل برایمان بگویید.
مهمترین مسئله در پرورش گل بعد از چیدن آنهاست. گل پس از چیده شدن حتما باید ۱۰ تا ۱۲ ساعت در آب بماند وگرنه دیگر آب جذب نمیکند و میخشکد. اگر رطوبت گل کم شود گل سرش را خم میکند و اگر رطوبت هوا زیاد باشد و گل جذبش کند بیش از حد باز میشود. بنابران حفظ تعادل دما از نکاتی است که باید حتما آن را جدی گرفت.
اوضاع درآمدتان چطور است؟ اگر ناراحت نمیشوید.
من به کارم علاقه دارم. بحث مالی برای من در درجه دوم اهمیت است؛ چون خیلی راحت میتوانستم سرمایهام را در جایی خرج کنم که سود سرشاری برایم داشته باشد. اما به این کار عشق میورزم و از درآمدش هم به قدر خودم راضیام و از این بابت همیشه سپاسگزار خداوند بودهام. اما هر کاری سختیهای خاص خودش را دارد. مهمترین مسئلهای که من را آزردهخاطر میکند بیاطلاعی مردم از گل است. از قیمت آن، از اینکه چه زحمتهایی کشیده میشود تا یک گل پرورش یابد، از اینکه نمیدانند قیمت گل در زمستان و تابستان متفاوت است و از اینکه خیلیها گل میخرند که فقط گل خریده باشند و کیفیت و دوام گل اصلا برایشان اهمیتی ندارد و بعد از خریداری به آن رسیدگی نمیکنند؛ اینها مرا آزردهخاطر میکند.
در حال حاضر مغازه را چه کسی اداره میکند؟
پسرهایم؛ بهمن و بهنام. بعضی شبها هم خودم به آنجا میروم ولی بیشتر اوقاتم را در باغ سپری میکنم.
به عنوان کسی که سالهای عمرش را وقف پررورش گل کرده، برای کسانی که علاقه دارند وارد این حرفه شوند چه توصیهای دارید؟
به نظر من ۵۰ درصد این شغل کار است و ۵۰ درصد دیگر آن به استقامت و دوام افراد ارتباط دارد. اینکه چقدر به این کار عشق میورزند و آیا حاضرند به خاطر این عشق از خودگذشتگی داشته باشند. لازمه این کار تلاش شبانهروزی است آن هم نه یکیدوسال بلکه شاید تا آخر عمر. بنابراین قبل از ورود به این حرفه حتما همه جوانب کار و تواناییهای خودشان را بسنجند و بعد قدم در این راه بگذارند.
به نقل از سایت مرکز اشتغال و کارآفرینی