کلمه استارتآپ برای بسیاری از افراد یادآور فضای وب و تعدادی جوان فعال آشنا به این فضاست. در واقع استارتآپها کسب و کارهای نوپایی هستند که اغلب فعالیت آنها در فضای وب انجام میشود نوپا بودن و ناآشنا بودن میزان سوددهی فعالیت تعدادی جوان، عموم افراد را از سرمایهگذاری در این حیطه بازمیدارد؛ این وضعیت زمانی شدت میگیرد که فردی که به دنبال راهاندازی این کسب و کار است، زن باشد. براساس تصور قالبی که در جامعه وجود دارد، زنان نمیتوانند در فضای اقتصادی موفق ظاهر شوند و اصطلاحاً این فضا مردانه است، به همین دلیل بسیاری از سرمایهگذاران به آنها اعتماد نمیکنند. با این وجود شاهد حضور زنان در فعالیتهای استارتآپی هستیم. در این گزارش به وضعیت استارتآپها در ایران و فعالیت زنان در این فضا میپردازیم.
استارتآپ یک فعالیت کارآفرینانه و کسب و کار نوپا است که برای یافتن الگوی تجاری سنجشپذیر و تکرارپذیر، توسعه مییابد. این واژه در دوران موسوم به حباب داتکام که در آن شرکتها سایتهای مخصوص به خود را راهاندازی میکردند، توسعه یافت. برخلاف تصور رایج، استارتآپ منحصراً متکی بر فنآوری نیستند و برای درک چیستی آن توجه به مفاهیمی چون بلندپروازی، نوآوری، مقیاسپذیری و رشد، مهمتر است. به بیان ساده کسب و کاری است که قسمتی از آن مبتنی بر فنآوری باشد. اما نکته اینجاست که هر کسب و کاری که بر پایه فنآوری باشد، لزوماً استارتآپ نیست. ولی همه استارتآپها از وب، موبایل، اینترنت و تکنولوژیهای جدید استفاده میکنند تا خود را ارتقا دهند و کاربران بیشتری را جذب کنند. مزیت اصلی استارتآپها این است که به مرور زمان نه تنها از کاربردشان کاسته نمیشود، بلکه چون همگام با پیشرفت تکنولوژی و اینترنت پیش میروند، روز به روز بر محبوبیتشان افزوده میشود. در ایران نیز از خرید کتاب و خوراکی گرفته تا حتی لوازم خانگی، از طریق استارتآپها انجام میشود. سایر استارتآپهای ایرانی که طرفداران زیادی پیدا کردهاند، سایتهای تخفیفداری هستند که کالاها و خدمات مورد نیاز مشتریان را با تخفیف ارائه میدهند؛ از آن جمله میتوان به نتبرگ، تخفیفان و تخفیفبازان اشاره کرد.
تفاوت استارتآپ با کارآفرینی
با وجود اینکه استارتآپ منجر به ایجاد شغل میشود اما لزوماً کارآفرینی نیست. تفاوت استارتآپ با کارآفرینی در این است که استارتآپ معمولاً با هزینه بسیار کم و نزدیک به صفر شروع میشود و معمولاً هم تحت فضای وب و دیجیتال است؛ یعنی شما با یک اپلیکیشن شروع میکنید و محصولتان را عرضه میکنید و به همین دلیل، سرمایه اولیه خیلی کمی میخواهد ولی در کارآفرینی، بودجه اولیه متوسط یا خیلی زیادی نیاز خواهید داشت. اگر کسبوکاری معمولی را راهاندازی میکنید و میخواهید گردش مالی یا سودتان را دو برابر کنید؛ مثلاً باید ۴۰ تا ۸۰ درصد سرمایهگذاری کنید تا بتوانید سودش را ۲ برابر کنید، اما در کسبوکارهایی از جنس استارتآپی، با ۱٫۱ یا ۱٫۲ سرمایهگذاری یعنی با ۱۰ تا ۲۰ درصد اضافهتر میتوانید پولتان را دو برابر کنید. به همین جهت کسبوکارهایی که به مواد اولیه نیاز دارند، در تعریف کسبوکارهای استارتآپی نمیآیند و معمولاً اجناس کسبوکار استارتآپی مبتنی بر کامپیوتر و اینترنت میشود.
شکست در استارتآپ مساوی با از دست دادن سرمایه زیادی نیست
یکی از مزایای استارتآپ این است که وقتی به رشد میرسد، نیازی به بالا بردن هزینهها نیست. با رشد یک کارآفرینی، شما به سرمایه بیشتر نیاز دارید؛ درصورتیکه در استارتآپ شخصی که استارتآپش رشد کرده، نهایتاً فضای سرور را بیشتر میکند. همچنین اگر شکست هم بخورد سرمایه زیادی را از دست نداده است.
با وجود اینکه راهاندازی یک کسب و کار استارتآپی به سرمایه زیادی احتیاج ندارد اما یکی از مشکلات استارتآپها جذب حمایتهای مالی است که در این زمینه ایران جایگاه ضعیفی دارد. از طرفی ارگانهای دولتی یا سازمانهای رسمی کشور مرتبط با این موضوع که منجر به حمایت و رشد استارتآپها شود، بسیار کم است. همین وضعیت باعث شده برخی کارشناسان معتقد باشند که استارتآپها در ایران هنوز در وضعیت ابتدایی ماندهاند. البته با وجود این عقیده، گرایش به سمت راهاندازی استارتآپ در سالهای گذشته بالاتر رفته است که به نظر میرسد دلیل آن مشکلات اشتغال و استخدام است که افراد را به سمت فضای کارآفرینی سوق میدهد تا کسب و کارهای خودشان را داشته باشند. از طرفی رویدادهای گوناگونی مانند «استارتآپ ویکند» که در این حوزه برگزار میشود و مفاهیم کارآفرینی را به افراد میآموزد، به گسترش فعالیتهای استارتآپی در ایران کمک کرده است. همچنین اضافهشدن رشته کارآفرینی به دانشگاهها که جزو واحدهای اختیاری است، باعث میشود این اصطلاح به گوش عدهای بخورد و برخی این واحد را انتخاب کنند. علاوه بر این گروهی از فعالان استارتآپی آموزشهایی را در سایتهای خود قرار دادهاند و حتی پیشنهادهایی برای راهاندازی استارتآپ مطرح کردهاند. مجموع عوامل بالا منجر به گرایش ایرانیها به سمت استارتآپها شده است.
ایرانیان چه زمانی وارد فضای استارتآپی شدند؟
شروع به کار گسترده استارتآپها در ایران به حدود سال ۹۱ باز میگردد. در آن سالها NGOای به نام «کانون کارآفرینی ایران» در تهران ثبت شد. اعضای این NGO مقالاتی را در این زمینه در وبسایت قرار دادند و نمونه استارتآپهای معروف را در خارج از کشور و ایران معرفی کردند. آنها در کنار تولید محتوا و معرفی نمونهها یکسری رویداد را در دانشگاههای کشور به نام «استارتآپ ویکند» تعریف کردند که یک اردوی آموزشی و یک مسابقه سه روزه بود. این دورهها در دانشگاههای گوناگون سراسر کشور برگزار شد و بهطور فشرده نحوه راهاندازی یک استارتآپ و مراحلی که یک نفر باید طی کند تا استارتآپی را شروع و به رشد برساند به شکل عملی آموزش داد. برگزاری این رویداد و ارجاع دانشجویان به مقالات داخل سایت، باعث شد عده زیادی با این مفهوم آشنا شوند و به سمت راهاندازی استارتآپی با توجه به دانش کسب شده بروند. البته بیشتر ایدههایی که توسط این رویدادها تقویت میشد و مورد توجه قرار میگرفت، ایدههای حوزه خدمات بوده و از حوزه تولید فاصله داشت. همچنین مراکز رشدی در دانشگاهها وجود دارد که به کسانی که ایده استارتآپی دارند، کمک میکند؛ فضای لازم را میدهد، آموزشهای لازم را میدهد و در جذب سرمایهگذار کمک میکند. البته تمام این مراحل روحیه ریسکپذیری و مقاومت میخواهد چراکه به گفته بسیاری از فعالان این عرصه، آنها عموماً با سختیهای بسیاری روبهرو میشوند.
زنان و فعالیت استارتآپی
تقریباً همزمان با مردان زنان نیز وارد این فضا شدند. در هر حال هرگز آمار دقیقی از این حضور ارائه نشد و هرکس براساس مشاهدات خود نظر میدهد. به گفته خانم مهری شریفی، فعال حوزه استارتآپ هر رویداد «استارتآپ ویکند» در دانشگاهها ۱۰۰ نفر شرکتکننده داشت. عموماً حتی در سالهای اخیر دیده میشود که از ۱۰۰ نفر، ۸۰ نفر مرد بودند. در حال حاضر نیز اگر به بنیانگذاران استارتآپها نگاه کنیم، حدود ۹۵ درصد از آنها مرد و کمتر از ۵ درصد زن هستند. از طرفی استنباط خانم کتایون سپهری، عضو انجمن زنان کارآفرین و مشاور عالی کارفرمایان این است که ۲۰ تا ۳۰ درصد کسبوکارها و تیمهای استارتآپی در ایران متعلق به زنان است.
در همین راستا و برای افزایش حضور زنان در این فضا، کانون کارآفرینی یک استارتآپ ویکند فقط برای زنان برگزار کرد. به شکلی که ۱۰۰ شرکتکننده زن آمدند و تمام مربیان، زن بودند. اما در حال حاضر نیز مشاهده میشود، در تمام رویدادهای استارتآپی حضور زنان کمرنگ و کم است.
تحصیل تعداد کمتر زنان در رشتههای مرتبط با IT و وب دلیل اصلی حضور کمتر آنها در استارتآپهاست
در تحقیقی که مهری شریفی روی زنان کارآفرینی که در حوزههای گوناگون به رشد رسیده بودند، انجام دادند، به این نتیجه رسید که مهمترین دلیل غیبت زنان نسبت به مردان به حوزه استارتآپها، ورود کمتر آنها به حوزه IT و وب است و در صورت ورود در رشته مرتبط با خودشان شاغل نشدهاند. یعنی نتوانستهاند دانشی را که در دانشگاه کسب کردهاند تخصصی کنند و وارد بازار کار شوند. همچنین کارآفرینی روحیه ریسکپذیری و شکستپذیری میخواهد که این روحیه در دختران ایرانی کمتر دیده میشود. یک جنبه دیگری که بر میزان حضور آنها تأثیرگذار بوده، عدم اعتماد جامعه و عدم مقبولیت سرمایهگذاران نسبت به زنان است. با وجود اینکه زنان مدتهاست وارد بازار کار شدهاند ولی احتمال پذیرفته شدن یک زن استارتاپر از سوی سرمایهگذار به مراتب کمتر از یک مرد استارتاپر است. همچنین نگاه خانوادهها نیز تأثیرگذار است. تربیت دختران ایرانی از کودکی به شکلی بوده که برای شرایط کار مخصوصاً سختیهای کارآفرینی، آنها را آماده نمیکند؛ به همین دلیل بسیاری از خانوادهها با کار طولانی زنان مخالفت میکنند. از طرفی کارآفرین یا استارتاپر بودن، نیاز به کار کردن در ساعتهای زیادی دارد. مسوولیتهای خانوادگی زنان متأهل و عدم همراهی همسرانشان نیز باعث میشود نتوانند به فعالیتهای خود ادامه دهند.
استارتآپهای زنانه؛ استارتآپهای مردانه
هرچند در نگاه اول تقسیمبندی جنسیتی درباره فعالیتهای استارتآپی اقدامی جالب نیست اما زمینه فعالیت زنان در استارتآپها نیز به نوبه خود جالب است. مردان معمولاً در موضوعات بیزینسی ورود میکنند و به فروش کالاهای دیجیتالی میپردازند. این نوع ورود باعث ایجاد گپی در فضای فعالیتهای استارتآپی میشود. حضور بسیاری از زنان عموماً این گپ را پر میکند. ایدههایی که زنان استارتاپر (شخصی که فعالیت استارتآپی انجام میدهد، استارتاپر نامیده میشود) میدهند از جامعه زنان برمیخیزد. آنها مشکلات این قشر را میبینند و با توجه به آن اقدام به راهاندازی فعالیت خود میکنند اما بسیاری از مردان به این حوزه اشراف ندارند. با وجود اینکه موضوعات فعالیتهای زنان خوب است اما تعدادشان کم است و از آنجایی که تعدادی از آنها حمایت نمیشوند، شاهد انصراف از فعالیت یا شکست آن هستیم. مهری شریفی، فعال حوزه استارتآپ در معرفی نمونههایی از استارتآپهای زنان میگوید که مثلاً فعالیت یکی از استارتآپهایی که زنان در شمال کشور راهاندازی کردهاند، به این شکل است که از زنان سرپرست خانوار خواستهاند صنایع دستی تولید کنند و این سایت محصولات را روی وبسایت به شکل آنلاین میفروشد. با این کار این استارتآپ به سمت حل مشکلات زنان دیگر جامعه رفته است. استارتآپ دیگری وجود دارد که با توجه به حضور کمتر زنان در عرصه استارتآپها، دورههای آموزش آنلاین برای زنان گذاشته که چطور بتوانند برای شروع فعالیت استارتآپی اقدام کنند. در واقع این سایت مهارتهایی را در این زمینه به زنان میآموزد و در کنار آن یک سری کارگاههای آموزشی هم صرفاً برای زنان برگزار میکند.
تخفیفان؛ اولین استارتآپ با مدیریت زنانه
یکی دیگر از نکات جالب درباره استارتآپهای موفق این است که تخفیفان، اولین استارتآپ بزرگ ایرانی است که یک زن، آن را راهاندازی کرده و مدیریت میکند. خانم نازنین دانشور، این سایت را در سال ۹۰ راهاندازی کرد و منابع انسانیاش طی چهار سال، از ۲ به ۶۰ نفر رسید و حالا بیش از ۲ میلیون کاربر از خدمات این سایت استفاده میکنند.
دستادست؛ راهی برای حمایت اجتماعی
این استارتآپ در واقع یک کسب و کار اجتماعی است که فعالیتش را بهطور رسمی از سال ۹۳ با مدیریت خانم فائزه درخشانی شروع کرد. این استارتآپ با افرادی که امکان ارتباط با بازار فروش محصولاتشان را ندارند یا آنهایی که نمیتوانند محصولاتشان را به قیمت عادلانهای به فروش برسانند، ارتباط برقرار کرده و محصولات آنها را در سایتش برای فروش قرار میدهد. تیم دستادست همچنین به ارائه آموزشهایی برای بهبود کار این افراد میپردازد. نکته مهم در این پروژه عدم همکاری دستادست باکارخانهداران است؛ آنها صرفاً با تولیدکنندههای خرد صنایع دستی که عموماً در خانه اقدام به تولید میکنند، ارتباط برقرار میکنند.
نیکپرینت؛ تصمیم برای بینالمللی شدن
خانم نیکو نیکنام نیز از زنان جوانی است که در سالهای اخیر وارد فضای استارتآپها شده است. ورود او به این فضا با راهاندازی سایت سفارش آنلاین چاپ و گرافیک همراه بود.
نیکپرینت سفارشات خود از تمام نقاط کشور دریافت میکند و تصمیم دارد در آینده با کشورهای همسایه نیز همکاریهایی داشته باشد. او امروز درآمد خود را بیشتر از سطح معمول میداند.
استارتآپهای خوردنیهای خوشمزه؛
استارتآپهایی زنانه
از دیگر استارتآپهای موفقی که زنان آن را اداره میکنند میتوان به استارتآپهای مربوط به تهیه غذا نام برد. استارتآپ مامانپز، سایت آنلاین توزیع خدمات غذاست که دستپخت مادران واقعی را در تهران به مشتریانی که غذای خانگی را به کنسرو و غذاهای بستهبندی ترجیح میدهند، ارائه میکند. خانم تبسم لطیفی بنیانگذار این استارتآپ است.
مینیپرس نیز یک وبسایت آنلاین است که غذاهای خانگی و میانوعدههای سالم کمکالری مثل کیک، سالاد میوه و نوشیدنیهای طبیعی را در شهر تبریز ارائه میدهد. عسل راد مؤسس این استارتآپ است.
تهیه غذاهای خانگی محلی بوشهر از استارتآپ للک
للک یک وبسایت اینترنتی تازهتأسیس برای توزیع محصولات خانگی و غیرخانگی است که با همکاری کدبانوهای بوشهری در حال فعالیت است و هدف آن هموارکردن مسیر دسترسی به خوراکیهای خوشمزه برای مشتریان خود است. مؤسس این استارتآپ دو دختر دانشجو هستند که با همکاری تیم همراهشان این پروژه دانشگاهی را راهاندازی کردند.
ارائه خدمات؛ حوزه مورد علاقه استارتآپها
در مجموع اکثر استارتآپها در حوزه ارائه خدمات فعالیت میکنند که میتوان با آن خرید آنلاین کرد. برخی هم محصول ارائه میکنند اما محصولشان هم از جنس دیجیتال است. معمولاً یک سری ویدئوهای آموزشی و دورههای آموزشی تهیه میکنند که برای دیدن این کرس باید مبلغی را پرداخت کرد. برخی استارتآپها کتاب صوتی تولید میکنند که قابل خریداری است. معمولاً محصولات استارتآپها از جنس دیجیتال و بیشتر در حوزه ارائه خدمات هستند. گروهی نیز به حوزه کارآفرینی اجتماعی وارد میشوند و محصولاتشان میتواند متفاوتتر باشد. فعالیت اکثر استارتآپهای دنیا هم به همین شکل است. فعالیتهای کارآفرینی زنان از سال ۲۰۱۲ تاکنون، ۷٪ افزایش و شکاف جنسی را ۶٪ کاهش داشته است.
طبق گزارشGlobal Enterpreneurship Monitor که حاصل مطالعه ۲۰۰ میلیون کارآفرین زن در جهان و در ۸۳ شاخه گوناگون است، ۱۸۳ میلیون کارآفرین زن در سطح جهان در انتظار دریافت نتیجه تقاضا برای ثبت شرکت خود هستند. این زنان همگام و بعضاً پیشگام مردان در مقوله نوآوری در ارائه کالا و خدمات نوین هستند. همانند ایران در زمینه استارتآپها آمار دقیقی وجود ندارد اما ازآنجاکه GEM همپوشانیهای فراوانی میان کارآفرینی (نوآورانه) و استارتآپ میداند، نتایج یافتههای این گزارش نیز قابلیت بررسی برای درک وضعیت استارتآپهای زنان جهان در شرایط فقدان دادههای جامع دیگر را دارا هستند.
براساس اطلاعات گزارش بالا مدیران زن انگیزههای بیشتری برای کارآفرینی دارند. زنان در ۱۰ کشور السالوادور، برزیل، ویتنام، اندونزی، مالزی، فیلیپین، زامبیا، نیجریه، اوگاندا و غنا بیش از مردان اقدام به کارآفرینی میکنند. برعکس، شکاف جنسیتی در کارآفرینی زنان در ترکیه بالا و ۳ به ۱۰ به نفع مردان است. اکثریت کارآفرینان زن جوان بوده، مابین ۲۵ تا ۳۴ سال سن دارند. ۳۳٪ زنان کارآفرین دارای مدرک دبیرستان به بالا هستند (در مقایسه با ۳۶٪ مردان). در تمامی مناطق و مخصوصاً خاورمیانه، زنان دارای انگیزههای بالاتری برای کارآفرینی هستند تا مردان، اما این انگیزهها معمولاً جامه عمل پوشانده نمیشوند. بااینحال، خاورمیانه بالاترین میزان کارآفرینی تیمی زنان (۲۷٪) را در میان سایر مناطق داراست. خاورمیانه از مناطقی است که انتظار افزایش حضور زنان کارآفرین در آن میرود. سهچهارم زنان کارآفرین (در مقابل ۴۵٪ مردان کارآفرین) در تمامی مناطق جهان در بخش اقلام مصرفی مشغول هستند، اما در آمریکای شمالی و اروپا، زنان کارآفرین در مشاغل تولید خدمات علمی پرتعدادتر هستند؛ البته در اروپا، زنان کارآفرین انگیزه کمتری برای توسعه فعالیت و استخدام بیشتر دارند. همچنین، در دو منطقه مذکور، نوآوری زنان کارآفرین از مردان بیشتر است که این را میتوان به تحصیلات بالای زنان کارآفرین در این مناطق در مقایسه با سایر مناطق نسبت داد.
مجوزهای لازم برای یک کسب و کار استارتآپی
همانطور که در ابتدای گزارش آمد، فضای فعالیت استارتآپها محیط وب است. این محیط فضای سوءاستفاده و کلاهبرداری را نیز فراهم میکند. بهمنظور پیشگیری از این مشکل دولتها قوانین خاصی برای این فضا در نظر گرفتهاند. در ایران سال ۱۳۸۸ از طرف وزارت بازرگانی آییننامه اخذ مجوز فعالیت در محیط مجازی صادر و ابلاغ شد که این آئیننامه تاکنون بهعنوان مرجع، مورد استناد قرار گرفته است. در حوزه کسب و کارهای آنلاین به دو دسته مجوز نیاز داریم؛ اول مجوزهای عمومی که نمونه بارز آن نماد اعتماد الکترونیک و دسته دوم مجوزهای اختصاصی هر صنف است. مجوزهای عمومی کسب و کار برای تمامی کسب و کارهای آنلاین عمومیت داشته و صرف نظر از رشته و تخصص دریافت آن الزامی است. از جمله این مجوزها نماد اعتماد الکترونیکی و پروانه کسب و کار است که نماد اعتماد الکترونیکی توسط مرکز توسعه تجارت الکترونیک ارائه میشود. البته طبق قوانین این مرکز، سایتهایی که در آن فرآیند فروش کالا یا خدمات صورت نمیگیرد نیازی به این نماد ندارند. مجوزهای اختصاصی همان گروه صنفی است؛ مثلاً برای فروش محصولات سمعی و بصری یا فرهنگی مثل کتاب به مجوز وزارت ارشاد، برای محصولات حوزه سلامت و درمان به مجوز وزارت بهداشت و درمان و هر صنفی نیاز به پروانه اختصاصی همان صنف یا اتحادیه دارد. اگر فعالیتهای دانش بنیان باشد، باید در مرکز ثبت ایدههای دانش بنیان ثبت کنند. اگر در حوزه صنایعدستی باشد، باید از سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری مجوز بگیرند. در کنار اینها افراد باید سایت خود را صرف نظر از نوع فعالیت در ستاد ساماندهی سایتهای اینترنتی وزارت ارشاد اسلامی ثبت کنند. با این اقدامات وبسایتها معتبر میشوند و هم مراجعهکننده به آن بیشتر اعتماد میکند و هم در بین راه به علت عدم انجام اقدامات قانونی به مشکل برنمیخورند. در صورت انجام تخلف نیز زیر نظر این ارگانها به تخلفات رسیدگی میشود.
مزایا و معایب استارتآپها
استارتآپها مزایای بسیاری مخصوصاً برای جامعه ایران به دلیل مشکل اشتغالزایی دارد. افراد پس از فارغالتحصیلی به جای صرف وقت برای به دست آوردن تخصصهایی که شاید با استفاده از آن بتوانند شغل خوبی کسب کنند، میتوانند خودشان استارتآپی را با هزینهای کم راه بیندازند و علاوه بر خوداشتغالزایی، چند نفر دیگر را استخدام کنند و برای آنها هم ایجاد اشتغال کنند. مهمترین مزیت استارتآپها ایجاد شغل است. از مزایای دیگر آن سرمایه کم و ارائه خدمات بسیار به جامعه است. امروزه خرید اینترنتی جای خود را بین مردم باز کرده است و میبینیم که به دلیل تغییر سبک زندگی و وقت کم، افراد از خدمات آنلاین استفاده میکنند. این بزرگترین مزیتی است که استارتآپ دارد و به شهروندان برای دسترسی راحتتر به خدمات کمک میکند.
از معایب استارتآپها میتوان به کمبود مشاور و متخصص در این زمینه اشاره کرد. زیرا این کمبود باعث میشود افراد تازه کار با ایدههای ویژه خود نتوانند بهراحتی مشاوره گرفته و کسب و کار خود را به ثمر برسانند. یکی دیگر از مشکلات کمبود سرمایهگذار است. کمتر کسی ریسک میکند که در این حوزه سرمایهگذاری کند زیرا آگاهی لازم را نسبت به استارتآپها ندارند.
با توجه به مزایای بالا و نوع فعالیت استارتآپی که امکان فعالیت در خانه را فراهم میکند، نیاز به صرف زمان مشخصی برای انجام کارها ندارد و میتوان در ساعات گوناگون روز و در زمانی که فرد توانایی دارد، روی آن کار کرد، به نظر میرسد استارتآپها فضایی مناسب برای اشتغال زنان است زیرا امکان اشتغال زنان و تأثیر در بهبود اقتصاد کشور را فراهم میکند. از طرفی شرایطی را برای زنان فراهم میسازد که به دنبال آن زنان میتوانند علاوه بر فعالیتهای اقتصادی، به حمایت از کانون خانواده نیز بپردازند و وظایف خانوادگی خود را نیز انجام دهند. در واقع استارتآپها موقعیتی معطوف به خانواده را فراهم میکنند که منجر به عملکرد اقتصادی نیز میشود. ورود زنان به دنیای اقتصادی از طریق استارتآپها مزایای دیگری چون افزایش تعداد زنان مدیر نیز دارد. در تمام دنیای کسب و کار، سقف شیشهای تا حد زیادی دست نخورده مانده اما شکافهای بیشتری ممکن است برای زنان در استارتآپها به نسبت جاهای دیگر نمایان شده باشد. سبکهای مدیریتی بسیار ساختار یافته و ذهنیتهای قدیمی مردسالارانه کماکان در بسیاری از بخشها وجود دارد، اما استارتآپها به واسطه ماهیتشان از قابلیت تدوین قوانین منحصر به فرد خود و ایجاد فرهنگ و ساختارهای مدیریتی برخوردارند به گونهای که راه را برای رهبران زن باز کردهاند. این روند و علاقه زنان و ایدههای ناب آنها در این عرصه نیز در آمار جهانی به خوبی مشاهده شد. بهطوریکه تعداد زنان مؤسس استارتآپها نسبت به قبل بیشتر شده و میتوان گفت که این رقم از ۹ درصد در سال ۲۰۰۹ به ۱۸ درصد در سال ۲۰۱۴ رسیده است.
فرهنگ کاری اکثر استارتآپهای ایجاد شده اغلب به بهرهمندی زنان توجه دارد. در حالی که اکثر استارتآپها در سالهای اولیه خود به ساعات کاری طولانی نیاز دارند، اما به محض حرکت به مرحله بعدی و نیاز به رقابت با سایر استارتآپها به لحاظ نخبگان دارند و در نتیجه تأکید آنها بر مزایایی است که توازن زندگی ـ کار را مدنظر قرار داده باشد مانند ساعات کاری انعطافپذیر، مرخصی والدین و قدرت پردازش زنان. این نوع توازن فقط مزیتی برای پیشرفت زنان محسوب نمیشود بلکه برای کمک به مقیاس استارتآپ ضروری است. یک زندگی سالم و حتی خلق و خو و طیف گستردهای از تجربیات و منافع همگی ریشه در توازن داشته و موجب ترغیب خلاقیت و به ثمر رسیدن ایدههای بزرگ میشود.
سوءاستفاده و نفوذ در استارتآپها
با این وجود استارتآپها امکان بروز آسیبهایی را نیز فراهم میکند. اخیراً مستندی توسط جمعی از جوانان فعال در عرصه استارتآپ با عنوان شبنامه تهیه شده بود که دادههای آن نیز مورد تأیید نهادهای امنیتی بود. در این مستند، به استفاده جریانهای امنیتی کشورهای غربی از استارتآپها برای فعالیتهای جاسوسی از یک سو و همچنین هدایت و جهتدهی ایدههای اولیه به سمت ایدههایی نه چندان کاربردی که بیشتر جنبه خدمات داشته و یا در خدمت اقتصاد وارداتی است، اشاره شده است. همچنین تأثیرات فرهنگی و به بیان دیگر نفوذ فرهنگی ازطریق این استارتآپها مطرح شده است. موضوعی که عوامل سازنده این مستند مطرح کردند، لزوم شفافسازی استارتآپها از تخفیفها و فضاهای مالی خود بود. به گفته آنها «اخیراً استارتآپهایی در کشور تأسیس شدهاند که در هفته اول و دوم شروع به کار حدود ۸۰ درصد به مشتریانشان تخفیف دادهاند. سؤال این است که چطور میشود چنین اتفاقی بیفتد و این پولها از کجا میآید؟ در واقع حرف این است که این استارتآپها بیایند و درباره منابع مالی خود شفاف سازی کنند. این در حالی است که ما خودمان خدماتی از برخی از این استارتآپها دریافت میکنیم و اینگونه نیست که مخالف فعالیت استارتآپها باشیم.»
به گفته عوامل این مستند هر کسی باید بداند در کجا سرمایهگذاری میکند و این فضای سرمایهگذاری در اقتصاد کشور چه پیشرفتی را به همراه میآورد؟ و آیا این فضای استارتآپ یک فضای ساختگی و مصنوعی است یا خیر؟ حرف ما این است که یک مقدار بیشتر به این فضاها توجه کنیم.
همانطور که در گزارش آمده، اکثر استارتآپها در ایران به ارائه خدمات میپردازند و این در شرایطی است که بسیاری از بنیانگذاران آنها نخبگان دانشگاهی هستند که میتوانند استارتآپهای دیگری راه بیندازند. از طرفی بزرگترین استارتآپهای دنیا مانند اپل، گوگل و مایکروسافت هستند که نحوه فعالیتشان بر کسی پوشیده نیست؛ همین امر و حمایتهایی از سوی برخی سفارتخانهها مانند ایتالیا، آلمان و سوئد از استارتآپهای خدماتی به جای فعالیتهایی برای توسعه پایدار گمان هدایت مسیر فعالیتهای استارتآپی ایران را به سمتی نامناسب از سوی افرادی که شاید چندان تمایلی برای رشد تفکر در کشور ندارند پررنگ میکند.
راهکاری به نام بومیسازی استارتآپ
با توجه به وضعیت شغلی جامعه و امکان اشتغال زنان در فعالیتهای استارتآپی کارشناسان در راهکاری اعلام کردهاند که برای جلوگیری از نفوذ کمپانیهای غربی در پوشش حمایت از ایدههای داخلی، با توجه به ظرفیت عظیم فارغالتحصیلان دانشگاهی کشور در رشتههای مرتبط با فناوری ارتباطات و اطلاعات باید زمینههایی را در داخل فراهم کرد که نخبگان جوان کشور بتوانند در آن به ارائه ایدههای خود بپردازند. از سوی دیگر افراد صاحب سرمایه که در داخل کشور کم هم نیستند بتوانند بر روی آن ایدهها سرمایهگذاری کنند. با این اقدام هم خطر نفوذ دشمن به گلوگاههای حساس اقتصادی و فناورانه کشور محدود شده است هم سود هنگفت ایدهپردازی و اجرای ایده در داخل کشور ایجاد میشود.
منبع
الهاام قلیزاده در صبح نو