کارآفرینی، آنطور که به نظر میرسد، مسیر شغلی فریبنده و جذابی نیست و به ایدهها و ایده آلهای بزرگ، امیدها و آرزوها، شکوه و جلال، دل و جرات، و حتی به اختراع و نوآوری هم ارتباطی ندارد. قطعا هدف آن صرفا شهرت و ثروت نیست. کارآفرینی، بیشتر از هر چیز دیگری، یک بازی است؛ یک بازی فرسایشی. کارآفرینی یعنی عزم و اراده، نظم و انضباط، و داشتن پول کافی برای ادامه دادن. یعنی تسلیم نشدن، یعنی زمانی که همه در کنار جاده از پا افتادهاند، آخرین کسی باشید که ایستادهاید.
منظورم را اشتباه برداشت نکنید. داشتن بینش و بصیرت برای دیدن آنچه دیگران نمیبینند، شور و اشتیاق برای ایجاد انگیزه در خود و دیگران، آگاهی و دانایی لازم برای ایجاد و رشد کسبوکار، و جرات برای اتخاذ تصمیمهای مناسب، همگی بخشی از این آمیزه هستند. اما آنچه اجزای این آمیزه را در کنار یکدیگر نگه میدارد، این است که روزبهروز، و سالبهسال، پشتکار و پایبندی به کار بیشتر شود.
اشتباه نکنید، شرکتهای موفق، نقطهی پایانی ندارند. درست شنیدید، آنها نقطهی پایانی ندارند. هدف آنها این است که همچنان بر موانع غلبه کنند، میزان فروش خود را افزایش دهند و درآمد کسب کنند؛ درآمدی بدون حدومرز و تا بینهایت. اگر با خواندن این جملات، لرزه بر اندام شما افتاده است، مطمئن باشید که تنها نیستید و خیلیها شبیه شما هستند. فکر اینکه باید تمامی توپها را با تردستی روی هوا بازی دهید و همزمان کسبوکارتان را توسعه دهید، قطعا برای بسیاری از افراد وحشتانگیز است.
آن تعداد افراد انگشتشماری که با شنیدن این جملات آنقدر مشعوف میشوند که لحظهشماری میکنند تا هرروز صبح زود بیدار شوند، سرکارشان بروند، و با نابسامانیهای مسیر انتخابیشان در زندگی دستوپنجه نرم کنند، کارآفرینان واقعی جهان هستند. در اینجا چند مثال واقعی ارایه میکنیم تا اهمیت پشتکار را در موفقیت استارتآپها بهوضوح نشان دهیم.
هیچکس ابتدا گوگل را جدی نگرفت
شرط میبندم نمیدانستید که لاری پیج(Larry Page) و سرجی برین (Sergey Brin)، ایدهشان را که راهاندازی شرکتی برای یک موتور جستجوی مستقل بود، برای تمامی شرکتها در سرتاسر دره سیلیکون بازگو کرده بودند، تا اینکه درنهایت، اندی بچتولشیم(Andy Bechtolsheim)، همموسس شرکت سان میکروسیستم، یک چک ۱۰۰.۰۰۰ دلاری برای آنها امضا کرد و بدین ترتیب در سال ۱۹۹۹، گوگل، تنها با داشت ۸/۷ درصد سهم بازار موتورهای جستجو در رتبه هفتم قرار گرفت. سالها طول کشید تا این استارت آپ بتواند بر گروههای منتقد و همچنین بر بازار غلبه کند و در سرتاسر جهان، به یک نام شناخته شده تبدیل شود.
«داروینیسم هدفمند» جف بزوس
میتوان گفت تاسیس آمازون در سال ۱۹۹۴ برای جف بزوس(Jeff Bezos) همچون جهشی در دریای تجارت الکترونیکی بود، اما نجات این شرکت و بقای آن بعد از دوران رکود بزرگ، مدیون چشمانداز فوقالعاده این شرکت نبود، بلکه دلیل اصلی موفقیت این شرکت، فرهنگ شدیدا رقابتی و نتیجهگرای آن بود که بر اساس یکی از نسخههای قانون بقای اصلح شکل گرفته بود که بزوس آن را «داروینیسم هدفمند» نامیده است.
جابز: پشتکار، وجه تمایز کارآفرینان موفق است
استیو جابز در مصاحبهای در سال ۱۹۹۵ گفت: «به عقیده من نیمی از تفاوت میان کارآفرینان موفق و ناموفق، به پشتکار آنها مربوط میشود. کارآفرینی بسیار دشوار است و برای موفقیت باید بخش بزرگی از زندگیتان را فدای آن کنید. گاهی شرایط آنقدر سخت میشود که بسیاری از افراد بهناچار تسلیمشده و کار را رها میکنند. من آنها را سرزنش نمیکنم، چون واقعا این کار سادهای نیست.» شرکت اپل یکی از شرکتهایی بود که پشتکار به خرج داد. در سال ۱۹۹۷ که جابز بهعنوان مدیرعامل به اپل بازگشت، شرکت تقریبا ورشکسته بود.
نکته جالب اینجاست که شرکت اپل، تنها در خلق یک بازار نقش داشت و آن هم بازار کامپیوترهای خانگی بود. زمانی که این غول فناوری، با یک محصول برتر، که با دقت و وسواس مطابق بالاترین استانداردها طراحی شده بود وارد بازار شد، mp3 playerها، تلفنهای هوشمند و تبلتها از سالها قبل در بازار وجود داشتند. این شرکت که در شهر کوپرتینو مستقر است همواره دیدگاه بلندمدت را در نظر گرفته و تلاش کرده تا در آنچه انجام میدهد بهترین باشد.
فرد ویلسون: یکی از ویژگیهایی که همواره تحسین میکنم، پشتکار و استقامت است
فرد ویلسون، سرمایهگذار خطرپذیر، در پست بلاگ جدیدش تحت عنوان «استقامت» نوشته است که پشتکار و استقامت یکی از ویژگیهایی است که او همواره در رهبران تحسین کرده است. او میگوید: «تمامی شرکتهای موفقی که با آنها ارتباط داشتهام گاهی دوران سختی را پشت سر گذاشتهاند که طی آن اوضاع خوب پیش نرفته، کار مهمی بیشازحد طول کشیده، و شک و تردید بهتدریج در آنها گسترش پیدا کرده است. در چنین شرایطی، کارکنان کمکم ایمان خود را به شرکت از دست میدهند، رسانهها رفتار خصمانهای نسبت به شرکت نشان میدهند و این شما هستید که باید همهچیز را حفظ کنید.»
ویلسون بهواقع اینها را میداند، چراکه سرمایهگذاریهای قابلتوجهی در توئیتر(Twitter)، زینگا(Zynga)، اتسی(Etsy)، تامبلر(Tumblr)، فیدبرنر(Feedburner)، و فوراسکوار(Foursquare) داشته است و برخی از این شرکتها بهعنوان شرکتهای دولتی بهشدت تحت بررسی قرارگرفتهاند.
او میگوید سالها طول کشید تا شرکت ساوندکلاود(SoundCloud) توافقی را جهت دریافت مجوز با صنعت موسیقی امضا کند. همچنین، با آنکه شرکت فوراسکوار اخیرا کاهش سرمایه خود را اعلام کرده و دنیس کرولی(Dennis Crowley)، موسس آن، در حال برکناری از سمت مدیرعاملی است، این شرکت که اپلیکیشنهای مبتنی بر لوکیشن(موقعیت) طراحی میکند، به خاطر پشتکار و استقامت کرولی «نجاتیافته و رونق گرفته» است.
نکته آخر اینکه به گفته ویلسون «با گذشت سالها، کار دشوارتر میشود نه سادهتر. اینجاست که پشتکار، داشتن ایمان به خود، تیم و کسبوکار خود، موردنیاز است».
درواقع کسبوکارهای موفق، همانند زندگی، به دو ماراتن شبیه هستند نه دو استقامت. با این تفاوت که خط پایانی ندارند. موفقیت، سبکی از زندگی است، پس به سبک موفقیت زندگی کنید.
منبع
مرکز توانمندسازی و تسهیلگری کسبوکارهای نوپای فاوا