آیا تا به حال به کسب و کاری مشارکتی که در آن دو مدیر فعالیت دارند، فکر کردهاید؟ این موضوع از جمله رایجترین شیوههای اداره یک کسب و کار است که مزایا و معایب خاص خود را دارد و مجموعه این مزایا و معایب، میتوانند شما را به انتخابی درست برای داشتن یک کسب و کار انفرادی و یا مشارکتی رهنمون کند.
در کسب و کارهایی که دو مدیر دارند و یا به اصطلاح «دو مدیره» هستند، دو نقش اصلی مطرح میشود. قطعا یکی از این دو مدیر مسئول هماهنگیهای لازم، استخدام کارمندان جدید، مصاحبه با آنها، آموزش و کمک به پیشرفت مجموعه خواهد بود. این مدیر حضور بیشتری در مجموعه داشته و می توان تاثیرگذاری وی را مستقیم نامید. مدیر دیگر با آن که کنترل کمتری بر روند استخدام، مصاحبه با داوطلبان، ساماندهی به تیم و نظارت مستقیم دارد، به صورت غیر مستقیم از طریق کنترل کلی بر تمام اجزای ریز و درشت مجموعه، تاثیر مهم خود را اعمال میکند. در نتیجه اغلب یکی از مدیران بیشتر و دیگری کمتر در تماس با کارمندان و یا مشتریها خواهند بود. اگر چه این روش اداره کسب و کار ممکن است دشواریهای خاص خود را داشتهباشد، اگر مسیر را به درستی طی کنید، می توان از وجود مدیر دیگر در راستای ایجاد کسب و کاری حرفه ای و موفقتر بهره برد. با ما همراه باشید تا زیر و بمهای درست این شیوه مدیریتی را بررسی کنیم.
تا چه اندازه با همتای کاری خود تناسب دارید؟
کسانی که این مدل از کسب و کار را انتخاب می کنند، باید در انتخاب شریکشان نیز خردمندانه عمل کنند. نخستین سوالی که باید از خود بپرسید این است: من از نظر دیدگاه، عقیده، شخصیت، خلق و خو، فرهنگ و جایگاه اجتماعی تا چه اندازه با همتای کاری ام تناسب دارم؟ شاید کمی عجیب به نظر بیاید اما کسانی که به این موارد اهمیتی نمی دهند، به زودی با کسب و کاری بدون آینده، شکست خورده و در نهایت ورشکسته رو به رو شده و زمانی اهمیت این مسئله را متوجه می شوند که دیگر کار از کار گذشته است. از این رو توصیه به انتخاب فردی میشود که بیشترین تناسب به ویژه در طرز نگاه به مسائل را با شما داشتهباشد.
همان طور که گفته شد این نوع مدیریت علاوه بر مزیت اداره گروهی کسب و کار و سبک شدن بار کاری هر مدیر، معایبی نیز دارد. یکی از معایبی که متوجه کارمندان است، لزوم تطبیق با هر دو مدیر است. اگر طبق گفتههای نخست، یکی از مدیران وظیفه نظارت مستقیم را بر عهده نگیرد، گزینش، استخدام و کار با تیم، بسیار دشوار می شود.
درک متقابل شما از یکدیگر چگونه است؟
یکی دیگر از نکته های ضروری که منجر به پیشرفت و موفقیت کسب و کار می شود، وجود درک متقابل میان دو مدیر خواهد بود. برای دست یابی به این درک، پس از انتخاب درست همتای کاری، باید با وی جلسات گفت و گو برگزار کنید. در مورد هر موضوعی که لازم می دانید صحبت کرده و نظر فرد مقابل را جویا شوید. آیا او نیز میتواند دیدگاه و منطق شما را درک کند؟ آیا می توان به راحتی نظر خود را بیان کرد؟ آیا صحبت با این فرد راحت است؟ همیشه گفته میشود به منطق خود تکیه کنید و تصمیمات مهم زندگی خود را طبق منطق و اصولی بگیرید، اما اینجا باید بگوییم که «به احساستان اعتماد کنید»! احساس شما بعد از این مکالمه، سرنوشت همکاری دو جانبه تان را به خوبی مشخص می کند. اگر احساس مساعدی از فرد مقابل به شما انتقال پیدا نکرده است، ریسک نکنید!
نگرش کلی فرد مقابل در مورد همکاری و کار گروهی چیست؟
هر دو مدیر حتما و حتما بایستی توانایی همکاری و مشارکت در کار گروهی را داشته باشند. هرچه قدر هم سایر فاکتور های لازم در یک فرد وجود داشته باشد اما قابلیت همکاری سازنده را نداشته باشد، نمی توان روی چنین کسب و کاری سرمایه گذاری کرد. به نوع حرف زدن فرد مقابل دقت کنید. در صحبتهایش بیشتر بر ضمیر من تاکید دارد و یا ما؟ آیا از روحیه کار تیمی و انتقاد پذیری برخوردار است؟
همان طور که از یک داوطلب جدید برای ملحق شدن به تیم کاری، تنها از طریق گفت و گو با وی و بررسی روزمه اش می توان شناخت نسبی به دست آورد، همتای کاری نیز همین گونه است. اگر می خواهید کسب و کاری شراکتی که در آن دو مدیر فعالیت دارند، به راه اندازید، باید گام های ذکر شده را به دقت بردارید و در این راستا مهم ترین قانون «شناخت نسبی فرد از طریق ارتباط و گفت و گوی سازنده با وی خواهد بود»
منبع