شکی نیست که مشتریان مشتاقاند با شرکتهایی که از آنها خرید میکنند ارتباط عمیقتری برقرار نمایند و به همین دلیل است که این روزها، تنها داشتن وبسایت و لوگو جذاب برای تعریف برند شما کافی نیست.
بنابراین بسیار اهمیت دارد فکر خود را صرف ایجاد یک برند شخصی کنید، تا این برند شخصی بهدرستی نشان دهد شما که هستید و نماینده چه محصولی هستید.
اگر برندی برای مخاطبانش جذاب یا معتبر نباشد، مشتریها را فراری میدهد. اما فرآیند ایجاد یک برند ممکن است برای بعضی از افراد ترسناک باشد.
پس وقتی موضوع کمک به کسبوکار است نه آسیب به آن، چطور میتوان از اشتباهات برندسازی شخصی اجتناب کرد؟
در اینجا به بزرگترین اشتباهات برندسازی شخصی که باید از آنها اجتناب کنید اشاره میکنیم:
۱- اینکه فکر کنید به برند شخصی نیاز ندارید
چه عمدا برندی را ساخته باشید و چه نه، هر ارتباط و تعاملی با مشتریان فعلی و بالقوهتان، شکلدهنده برند شماست. به همین دلیل است که ایجاد یک ارتباط مثبت و تاثیرگذار حیاتی است. درصورتیکه برای تعریف برندتان زمان صرف نکنید، پیامتان بهصورت ضعیف منتقل میشود و این عدم شفافیت به تلاشهای بازاریابی شما لطمه خواهد زد.
۲- کپیبرداری از دیگران در برندسازی
اغلب افراد وقتی کسبوکاری راه میاندازند، حس میکنند ایده خوبی است اگر از قویترین رقبایشان تقلید کنند. بهجای تقلید، نوآوری کنید. ویژگیهای منحصربهفردتان را برجسته کنید. خود را از دیگران متمایز سازید. نشان دهید چرا تفاوتهایتان شما را به یک انتخاب بهتر تبدیل کرده است.
این کار را با ساختن محصولات و گزینههای پیشنهادی مختص خودتان و تبلیغ آنها انجام دهید تا خود را از دیگران متمایز کنید.
۳- اصیل و واقعی نبودن
بعضی از مردم پوشیدن لباس شیک و رسمی را روشی برای برندسازی میدانند و حس میکنند برای جذب مشتریها باید چیزی غیر از خود واقعیشان باشند. واقعی بودن در دنیای بازاریابی بیشتر از هر زمان دیگری اهمیت دارد. صداقت و شفافیت باعث جلب اعتماد دیگران میشود.
یک برند باید واقعی باشد. همیشه هماهنگی خود را در ارسال پیامهایی همراستا باشخصیت و برند خود حفظ کنید.
۴- عدم ثبات
هر ارتباطی که برقرار میکنید باید وعده و پیام برند شخصی شما را شفاف و روشن کند.
هرچه برند شما منسجمتر و هماهنگتر باشد، با قدرت بیشتری طرفداران را جذب خود میکند. بنابراین هنگام نوشتن پستهای وبلاگ، کتاب الکترونیک و هر مطلبی در شبکههای اجتماعی، اطمینان حاصل کنید افکار، ایدهها و اطلاعات به اشتراک گذاشتهشده هماهنگ با برند شخصیتان باشد. هر ارتباط شما باید شخصیت و ارزشهای برندتان را منعکس کند.
۵- ننوشتن حرفها و مطالب خودتان
بازاریابی محتوایی به شما کمک میکند رهبری خود را در صنعتتان توسعه دهید. طرفداران شما خواهان شنیدن حرفهای شما هستند، نه حرفهای همیشگی و قدیمی که هر کس دیگری میتواند بنویسد.
هر بار که مطلبی مینویسید، نوشته شما ارتباط شما را با طرفدارانتان شکل میدهد و آنها باشخصیت و نظرات شما آشنا میشوند. برای اینکه بازاریابی محتواییتان به نتیجه برسد زمان خود را صرف نوشتن نکات شخصی، چکلیستها، راهنماها و هدایای رایگان کنید. نوشتن مقالات منحصربهفرد نیز رتبه سایت شما را در موتورهای جستجو ارتقا میدهد.
۶- مشخص نکردن بازار هدف
هیچ کسبوکاری وجود ندارد که بتواند همهچیز را برای همه مردم فراهم کند. بسیار مهم است که بازار هدف خود را مشخص کنید. همین و بس. هرچه تعریف دقیقتر و ریزبینتری از بازار هدف خود داشته باشید بهتر است. در غیر این صورت باید ریسک سردرگم شدن مشتریانتان را به جان بخرید و برای جذب مشتریان مناسبی که قصد ارایه بیشترین خدمات را به آنها دارید، وقت بیشتری صرف کنید.
۷- دوستنداشتن قبیلهتان
قبیله شما شامل گروهی از مردم است که عشق و ارتباط بیقیدوشرطی بر آن حاکم است. تحسین طرفداران، به جهان نشان میدهد چقدر شگفتانگیزید. بنابراین مهم است که بهطور خاص و ویژه با اعضای قبیلهتان رفتار کنید.
قبیله خود را پیدا کنید. عمیقاً آنها را دوست بدارید. پیشنهادهای ویژه به آنها ارایه کنید. اجازه دهید از پشتصحنه افزایش قیمتها مطلع شوند. اطلاعات مربوط به محصولات آینده را قبل از عرضه با آنها در میان بگذارید.
۸- فراموش کردن کیفیت و رفتار حرفهای
باوجود اینترنت همه از همهچیز مطلع میشوند؛ بنابراین اگر مرتکب خطایی شوید، یک نفر مچتان را خواهد گرفت. ارسال خبرنامهای با اشتباهات چاپی یا لینکهای مشکلدار، نشاندهنده ضعف برند شماست. وقتی مشتریتان به مشکلی برمیخورد و با خدمات مشتریان تماس میگیرد، توقع دارد مشکلش برطرف شود.
بهظاهر خود توجه ویژه داشته باشید. مراقب باشید از چه ادبیاتی در رسانههای اجتماعی استفاده میکنید. رفتارتان باید متواضعانه باشد نه متکبرانه. هنگام شرکت در مراسمهای عمومی، اخلاق مدارانه رفتار کنید و به تماسهای تلفنیتان حرفهای پاسخ دهید.
این نکات را بهطور عمیق و جدی موردتوجه قرار داده و استراتژیهای برندسازی شخصی خود را حول این محور قرار دهید. حتی اگر از تلاشهای برندسازیتان هم احساس خوبی دارید، هوشمندانه است به عقب برگردید و نگاهی به استراتژی موجودتان بیندازید و تلاشهایتان را برای محافظت از برند شخصیتان دو برابر کنید.
منبع: