پولدار شو (pooldarsho.ir):
آقای مهندس عباسپور لطفاً خودتان را معرفی کنید؟
من محمدعلی عباسپور رییس هیئتمدیره و مدیرعامل شرکت ماشینسازی منگان، تا سال ۱۳۴۷ در یکی از شهرهای استان کرمان زندگی میکردم. زمانی که به تهران آمدم وارد دبیرستان خوارزمی شدم و سپس در رشته مهندسی مکانیک دانشگاه صنعتی شریف پذیرفته شدم.
آقای مهندس بعد از فارغالتحصیل شدن از دانشگاه چگونه مشغول به کار شدید؟
بعد از فارغالتحصیل شدن از دانشگاه به علت معافیت از خدمت سربازی بلافاصله کارم را در کارخانه سیمان صوفیان که در نزدیکی تبریز بود شروع کردم. یک واحد ۱۰۰۰ تنی این کارخانه در حال کاربود و احداث ۳ خط دیگر جزء طرح توسعه آن بود. مدت ۲ سال در آن کارخانه مشغول به کار بودم و حدود ۲ سال نیز در پروژه ریختهگری تراکتورسازی تبریز ادامه کار دادم. مدت زمانی هم در شرکت ملی فولاد (کرمان) مشغول به کار بودم که این زمان مقارن با ایام انقلاب بود ، شور و شوق سازندگی باعث شد که شرکت فولاد را ترک نموده و کار طراحی و ساخت را در سال ۱۳۵۸ آغاز نمایم که اولین کار من پس از انقلاب اسلامی طراحی و ساخت یک کارخانه گچ با ظرفیت ۲۰۰ تن در روز بود که تمامی تجهیزات این کارخانه در ایران ساخته شد.
فعالیت بعدی ، ایجاد کارخانه نمک با ظرفیت ۲۰۰ تن در روز بود که تمامی محصولات این کارخانه صادراتی بود ، سپس کارخانههای گچ ۵۰۰ تنی را اجرا نمودم و بعد از این فعالیتها به تهران برگشتم و شرکت ماشین سازی منگان را تأسیس کردم. این شرکت با الهام از نام منگان که معرف نوعی فولاد منگنز دار که در اثر برخورد و ضربه سختتر میشود آماده تحمل موانع و مشکلات سنگین که در برابر فعالیتهای طراحی و ساخت وجود دارد گردید.
پس از ورود به صنعت قند ، مدت ۵ الی ۶ سال در این صنعت با جدیت کار کردیم ، اما متأسفانه به دلایل مشکلات اقتصادی در سرمایهگذاریها تغییراتی ایجاد گردید و همین موضوع با عث گردید که زمینه فعالیت شرکت را تغییر داده و در زمینه تأمین تجهیزات زمینی فرودگاهها فعالیت نماییم و این پروژهها نیز با موفقیت به انجام رسید.
در آن زمان تلاشهای زیاد این شرکت به کمک سازمان صنایع سنگین جهت اخذ پروژههای سیمان که قرار بود در ایران ساخته شود به نتیجهای نرسید و با توجه به سیاستهای اتخاذ شده آن زمان و گرایش به واردات خط تولید سیمان فرصت اجرای این خط تولید از دست رفت.
این موضوع سبب گردید که انتظارم را کاهش داده و تجهیزاتی انتخاب کنم که کوچک بوده
و حساسیتزا نباشند لذا در بررسیهای به عمل آمده به این نتیجه رسیدیم که تجهیزات دریایی و بندری را به عنوان تخصص اصلی خود انتخاب نماییم.
در سال ۱۳۷۲ که این همه صنایع دریایی مانور داده شد؟
بله دقیقاً پروژه اول که مربوط به خرید تجهیزات بندری بود و قرارداد آن منعقد و گشایش اعتباری برای طرف خارجی صورت گرفته بود خوشتختانه فروشنده یک شرکت آلمان شرقی بود.
از آنجاییکه زمان پروژه مصادف با فروپاشی دیوار برلین بود با تلاش زیاد توانستیم همان دستگاه را با قیمت معادل آلمان شرقی و با یک طرح جدیدتری اجرا نماییم. در این پروژه بانک مرکزی ، اعتباری که به نفع ما گشایش شده بود را هرگز پرداخت ننمود و از ۱۴ میلیون مارک حتی یک مارک هم نتوانستیم بگیریم. ولی با اعتقاد به اینکه طراحی و ساخت یک نیاز واقعی در کشور میباشد و بدون آن خودکفایی و صنعتی شدن معنایی ندارد با هر شرایط سخت و دشواری که بود توانستیم این پروژه را راهاندازی کنیم و این پروژه ما را در تجهیزات بندری تثبیت نمود. پروژه بعدی ما تجهیزات تخلیه غلات از کشتی بود. تا آن زمان ایران تجهیزات زیادی خریداری کرده بود که همگی آنها با تکنولوژی نیوماتیک بوده و استهلاک خیلی بالایی داشتند و دارای انرژی مصرفی بالا و ظرفیت پایین بودند.
شرکت منگان نوع جدیدی از سیستم تخلیه را بدون همکار خارجی و به تنهایی اجرا نمود که این پروژه نیز پروژه موفقی بود و پس از آن سازمان بنادر و کشتیرانی اینگونه تجهیزات را فقط با این تکنولوژی خریداری مینمود.
در سال ۱۳۷۸ پروژه جرثقیلهای بندری را اجرا نمودیم که در نوع خود اولین به شمار میآمد. در این راستا ابتدا جرثقیلهای ۱۵ تنی را ساختیم و سپس در گام بعدی ادعا نمودیم که قادریم جرثقیلهای ۱۵۰ تنی طراحی نموده و اجرا نماییم که در این راه با مشکلات و موانع زیادی برخورد نمودیم ولی به نتیجه رسیدیم و تجهیزات راهاندازی شد و طراحی و ساخت آن نیز به تأیید مؤسسه ردهبندی BV فرانسه رسید.
این پروژه واقعاً پروژه موفقی در سطح منطقه بود.
برای طراحی جرثقیل تیمی از فارغ التحصیلان شریف با هم همکاری کرده و با استفاده از الگوریتم ژنتیک یک آرشیتکت را ارائه نمودند. پس از آن پروژههای دیگری مانند جرثقیلهای کانتینربر و تجهیزات بندری را تجربه کردیم حتی جرثقیلهایی که بر روی سکوهای نفتی کار میکردند، در حقیقت در انتخاب مصمم بودیم و به نتیجه رسیدیم و مورد تأیید مؤسسات ردهبندی قرار گرفت و توانستیم گواهی کلاس جهت این پروژهها دریافت نماییم.
انتخاب بعدی ما تجهیزات انتقال مواد بود که در پروژههای معدنی و فلزی کار کردیم از جمله پروژه انبار کنسانتره مسخاتونآباد. همین کار را نیز برای فولاد مبارکه انجام میدهیم و در کنار تمامی این تجهیزات صنعتی فنهای خیلی بزرگ تا قدرت پنج مگاوات را نیز تجربه نمودهایم.
آقای عباسپور آیا شما در دانش فنی کاری از صفر موفق بودید یا در مستندسازی این دانش فنی از الگوی خاصی پیروی کردید و یا با الگوی خودتان به نتیجه رسیدید؟
در حقیقت این الگو پردازش خودمان است و با توجه به اینکه سابقهای در این زمینه وجود نداشته است نیازها به ما دیکته مینمود که این مسئله را چگونه برگزار نماییم تا این دانش فنی مستند شده قابل استفاده بقیه باشد. روش انجام این پروژه و اینکه بتوانیم در هر مقطعی نتایج را تست نماییم و مطمئن شویم که این کار را درست انجام دادهایم ، برای ما از اهمیت خاصی برخوردار بود.
شما این موفقیت را نتیجهی کار تیمی میدانید یا انفرادی؟
این کار ذاتاً تیمی بوده و انتظار اینکه یک نفر تمامی این کارها را انجام دهد غیرممکن و نشدنی است ولی اگر تیم اعتقاد به محورکار داشته باشد ، کار به خوبی انجام خواهد شد.
آیا شما پشتیبان خاصی داشتید که به این موقعیت رسیدید؟
خیر ، واقعاً هیچگونه پشتوانهای غیر از اعتقاد و تلاش و پشتکار نبوده است.
استراتژی شما چگونه بود که توانستید به کارهایتان سروسامان بدهید و موفق بشوید؟
چندین شرط باید رعایت شود:
۱- انتخاب ، خوب و درست باشد و در واقع نیازی را که قرار است خدمتی برایش انجام شود درست تشخیص داده شده و مطمئن باشیم که این نیاز ، نیاز جامعه بوده و خریدار دارد.
۲- داشتن دانش و آگاهی اولیه برای ارزیابی درست آن و اینکه آیا با شرایط فعلی میتواند این کار انجام شود.
۳- داشتن ارادهای محکم و استوار و اعتقاد به انجام و به نتیجه رسیدن آن و واقف بودن به اهمیت آن.
به نظر شما کارآفرین باید چه ویژگیهایی داشته باشد تا در تأسیس یک فعالیت یا به ثمر رساندن آن موفق باشد؟
داشتن بینش و تحلیل خوب از شرایط و اراده و پشتکار محکم برای رسیدن به هدف که این مهم نیازمند انگیزهای قدرتمند و قویست.
به نظر شما چه مشکلات و معضلاتی در دانشگاهها وجود دارد که ما نتوانستیم بین این دو ارتباط منسجم را ایجاد کنیم؟
در مملکت ما تولید جایگاه تعریف شدهای ندارد و در جایی که تولید ارزش نداشته و نیاز شدید جامعه نیز نباشد طبیعیست که هیچ تلاشی برای بهینه کردن و رقابتی نمودن آن به عمل نخواهد آمد.
در کشور ما ۸۰ % اقتصاد و صنعت در اختیار دولت است و برایشان مطرح نیست که این کالا با چه قیمت و چه کیفیتی تولید میشود و آنگاه که با مشکلی مواجه میشوند به دنبال کسی هستند که این مسئله را حل کند و طبیعیست که از دانشگاه کمک بگیرند.
ما به این موضوع معتقدیم و براین باوریم که در شرایط حاضر با توجه به تمامی جوانب راه حل دیگری برای توسعه کشور به غیر از محوریت صنعت نخواهیم داشت ولی تا زمانیکه اینگونه نباشد مطمئن باشید که ارتباطی بین صنعت و دانشگاه برقرار نخواهد شد و میبایست به دنبال آن باشیم که تولید کردن به معنای واقعی یک ارزش بشود.
به نظر شما دانشگاه فعلی ما باید چه تحولاتی در آن ایجاد شود که بتواند به طور مؤثر به صنعت کمک کند و از آن طرف هم صنعت باید چه کار کند؟
اگر مانع اصلی برداشته شود بقیه مسائل به فوریت حل خواهد شد. در جامعه ما تولید جایگاهی ندارد و صنعتی هم نداریم لذا در چنین شرایطی دانش فنی و تکنولوژی معنای بسیار مهمی پیدا خواهد کرد.
به نظر شما بین صنعت و دانشگاه خلاء وجود دارد؟
خیر.
آیا زمینه فروش دانش فنی در ایران فراهم است؟
خیر، زیرا انگیزهای برای تولید کردن وجود ندارد که سراغ ما بیاید و کارش را عرضه کند.
دولت و سیستم مدیریت کشور میبایست در تولید و اقتصاد مملکت تغییر و تحولی اساسی ایجاد نمایند که تولید بتواند در آن جایگاهی داشته و در آن صورت است که ما خواهیم توانست به نتیجه مطلوبی برسیم.
نظر خودتان را درباره ایده شرکتهای دانشجویی بفرمایید؟
طرح و برنامه شما راه کار اصولی و درستی است. اما محیط با چنین تفکر و برنامههایی سازگار نیست. مشکلات زیادی وجود دارد. باید در حقیقت تغییر و تحول و سازکارهایی در محیط ایجاد شود. صرف این وقت و انرژی تفکر درست میخواهد. بهترین راهکار اینست که دانشگاهها خصوصاً دانشگاههای صنعتی از نظر مالی استقلال پیدا کنند و وابستگی آنها به دولت کاهش یابد. من تردید ندارم وقتی شرکتی مثل منگان با یک تیم مهندسی یکصد نفره میتواند در سال ارزش افزوده زیادی خلق کند طبیعیست که دانشگاه با آن همه پتانسیل و بنیه مالی و منابع و فراهم نمودن کار تحقیقاتی که تمامی اینها منابع ساز و درآمدزا میباشند موفق خواهد بود.
اتفاقاً تیم متالوژی ما بچههای دانشگاه شریف هستند که نسبتاً موفق بوده و در این زمینه کارهای باارزشی انجام دادهاند ، برای بخشهای طراحی شرکت مستندات و مدارکی آماده نمودهاند که این مدارک به تیم طراحی جهت انتخاب مواد مناسب و عملیات حرارتی مناسب کمک نموده ، همچنین با تهیهWPS هایی جهت عملیات جوشکاری و ایجاد بانک اطلاعاتی ، تیم طراحی قادر است به راحتی با مراجعه به آن بانک مسائل مربوط به مواد را از این طریق حل نمایند.
آقای مهندس به عنوان آخرین مطلب اگر صحبتی است بفرمایید؟
باید راهکارهایی که در این انجمنها مطرح میشود بررسی کنیم و در استراتژی جدید امیدواریم قدم بعدی این باشد که محصولات ایران را با کیفیت خوب در بنادر دنیا عرضه نماییم. لذا تدوین یک استراتژی شفاف صنعتی و سازگار نمودن محیط با استراتژی فوق ضروریست.
به نقل از سایت کارآفرینی دانشگاه شریف