همه چیز از یک ایده شروع میشود، از میل به تغییر، از اندکی ریسک و تلاش برای معمولی نبودن. معجونی از ایده، ریسک وتلاش، زندگی خانم «معصومه بابایی» و اطرافیانش را دگرگون کرده. او اگر ریسک نمیکرد، اگر زحمت نمیکشید و اگر مثل بعضی از زنان خانهدار پا روی پا میانداخت، دست روی دست میگذاشت وشاید کاسه چه کنم چه کنم دست میگرفت حالا آدمی معمولی بود، اما او مرزهای معمولی بودن را خیلی وقت است که پشت سرگذاشته و وارد دنیای آدمهای خاص شده.
لهجه غلیظ مازنیاش از پشت خط تلفن که گاهی هم قطع و وصل میشد، برخی کلماتش را نامفهوم میکرد ولی مکالمه ما با او کم کم تکههای وجود زنی را کنار هم گذاشت که سمبل تلاش است. میگفت کمرش درد میکند و با این که مسوول ورزش شهرتازه تأسیسشان «بالادزا» است ولی نمیتواند ورزش کند؛ شاید حسرتی باشد برای او.
خانم بابایی پنج هیأت قرآنی را هم مدیریت میکند و درکارهای عام المنفعه نیز دست دارد، اما دربالادزا و ساری، حتی دربخش های دیگر مازندران و استانهای دور و نزدیک او را به نام پرندههایش میشناسند؛ به نام قرقاولها و طاووسهایش.
جرقهای که گرفت
اولش درحد یک آرزو بود، آرزوی شوهرمعصومه، کارمند دولت که پنج سال تا بازنشستگی فاصله داشت و نمیخواست بعد ازاین پنج سال دوباره کارمند بشود و احیاناً محتاج همان آب باریکه معروف. سال ۸۲ بود، ۱۴ سال عقب تر از امروز، روزی که او آمد و بذرِطرح پرورش قرقاول را درخانه کاشت.
معصومه نمیدانست این بذر به ثمر مینشیند یا نه ولی چون تجربه پرورش مرغ محلی را داشت، پرورش قرقاول را هم پذیرفت البته برای ابتدای کار، پرورش ۲۰ قرقاول را. قرقاولها کم کم رشد کردند، تکثیر شدند، نمردند و شدند چند برابر؛ این گونه بذر امید در خانه معصومه بارور شد. قرقاولهای او که رشد کردند، شدند بخشی از درآمد خانواده، حتی شدند مشوق بعضی از بالادزاییها برای روی آوردن به این پرنده.
معصومه میگوید فوت و فن کارحتی فوتهای کوزهگریاش را به همه متقاضیان یاد داد؛ حتی کمک کرد دستگاه بخرند و لحظهای لنگ نمانند، معصومه مشاوره تلفنی هم زیاد داده است. او از تکثیر دانشاش میان همشهریها واهمه نداشت، حتی لحظهای ترس به دلش راه نمیداد که اینها میشوند رقیب. معصومه میگوید دانستن این فوت و فنها به تنهایی منجر به موفقیت نمیشود که بخواهد بترسد چون پرورش قرقاول مثل هر کاری عشق میخواهد و تلاش.
همین دست و دلبازیهای معصومه و سخاوتش درکمک به راه افتادن کسب و کارهای کوچک بود که از او یک کارآفرین نمونه ساخت. حالا تندیس کارآفرین نمونه مازندران از سال ۹۲ و تندیس کارآفرین نمونه کشوری از سال ۹۵ درخانه اوست.
طاووسها وارد میشوند
قرقاول در زندگی معصومه نقش کلیدی دارد. بازار این پرنده خوراکی و زینتی گویا داغِ داغ است. هتلها مشتری این پرندهاند، بعضی رستورانها که با آب پای قرقاول سوپ میپزند و خیلی از مردم عادی که پزشکان آنها را به خوردن گوشت قرقاول توصیه کردهاند نیز آن را به هر بهایی میخرند. میگویند اسیدهای آمینه کمیاب درگوشت این پرنده فراوان است و در درمان دردهای مفصلی معجزه میکند.
یکی از خریداران عمده قرقاولهای معصومه اما یک روز درهای دنیای تازهای را به روی او باز کرد. آن مرد تبریزی در ازای۱۰ میلیون تومانی که از بابت قرقاولها بدهکاربود، پنج طاووس به معصومه داد، با تضمین و این قول که این طاووسهای خوش آب و رنگ و فریبنده کلید رونق کسب و کاراو خواهند بود. یک باردیگر ریسکی اتفاق افتاد و طاووسها به مزرعه کوچک معصومه آمدند.
آنها که آمدند پای بوقلمونها هم به مزرعه بازشد. معصومه میگوید تخمهای طاووس در دستگاه جوجه کشی باز نمیشوند و ناچار باید از بوقلمونها کمک گرفت که مطیع و صبورانه روزها روی تخمهای ناشناس میخوابند و برایشان مادری میکنند. حالا عدد بوقلمونهای او به ۸۵ رسیده و چون جای کافی برای بزرگ کردن طاووسها نیست وقتی که هنوز توی تخم خوابیدهاند و وقتی هنوزتازه سر ازتخم بیرون میآورند، فروخته میشوند.
این کسب و کار پررونق
مردم طاووسها را برای خوشگلی میخرند، برای دکور، تزئین. طاووسها که بالغ میشوند چه هندی باشند و چه سفید ۲ میلیون تومان وحتی بیشتر فروخته میشوند، اما وقتی هنوز درچنبره جدارههای تخم آرمیدهاند، سیصدهزارتومان قیمت دارند. روزی که معصومه با ما گپ میزد ۴۰ طاووسِ آماده فروش داشت، مشتریان هم پای طاووسها خوابیدهاند. بازار قرقاول نیز پررونق است، برخلاف کسب و کار مرغداریها که روزی نیست صدای شکایت از اهالیاش بلند نشود.
هر قرقاول از اول فروردینماه تا پایان شهریورماه مدام تخم میریزد و ۲۱ روزه جوجه تحویل میدهد اما هرطاووس فقط سالی ۲۷ تخم میگذارد که روی هم برای صاحبشان که معصومه خانم باشد ثروتی دائمی تولید میکنند. قرقاولها چند نژاد دارند: آمریکایی، سیلور، لیمویی، بلژیک و لیورز. لیورزها وقتی که هنوز توی تخم خوابیدهاند تا ۴۰ هزار تومان فروخته میشوند و لیموییها تا ۵۰ هزار تومان.
لیموییها وقتی تخم را میشکنند و پا روی زمین میگذارند از آنجا که پرندههایی تزئینیاند تا ۱۴۰ هزارتومان قیمت پیدا میکنند ولیورزها وبلژیکها تا صدهزارتومان. این تجارتی پرسود است که البته زحمت هم کم ندارد ولی اگر کسی همت کند، ترس به دلش راه ندهد و به کارش عشق بورزد شیرینی پرورش قرقاول و طاووس را زیر دندان مزه مزه میکند.
این کسب و کار مرهمی برای زخم بیکاری هم هست، همان طور که معصومه برای فرزندان بیکار و دامادهایش شغلی دائمی ساخته است. او میگوید به لطف پرورش قرقاول حالا خیلی ازجوانان مازنی، حتی جوانان استانهای دورتر به درآمد رسیدهاند و رفاه به خانههای زیادی سرک کشیده است. اینها را زنی ۵۱ ساله میگوید که دراین ۱۴ سال ازهیچ نهاد دولتی ذرهای حمایت نگرفته، تقریباً از صفر شروع کرده و دلش، جز به همت و تلاش خانوادهاش به چیزی خوش نبوده است.
منبع: صبح نو