الناز حیدری
اجازه دهید تا ابتدا نگاهی کوتاه به مفاهیم کارآفرینی و اشتغالزایی داشته باشیم و سپس به بیان تفاوتهای میان این دو بپردازیم.
مفهوم کارآفرینی
واژه ی کارآفرینی از قرنها پیش و قبل از آنکه به زبان امروزی مطرح شود، در زبان فرانسه متداول گردید. این واژه معادل کلمه فرانسوی Entreprendre به معنای « متعهد شدن» (معادل under Take در زبان انگلیسی) است که در سال۱۸۴۸ توسط جان استوارت میل به کارآفرینی (Entrepreneur) در زبان انگلیسی ترجمه شد.
بطور کلی کارآفرینی، فرآیند توسعه ی کسب و کاری است که با یک ایده ی نوپا و از صفر شروع به عمل می کند و این ایده را به مرحله ی اجرایی می رساند تا سرانجام به یک کسب و کار سودده تبدیل شود. این روند همواره توام با پذیرش ریسک هایی در زمینه های مختلف است و در نهایت به معرفی یک محصول و یا نوعی خدمت جدید به جامعه منتهی می شود. تعریف این مفهوم بسیار ساده است ولی در عین حال، پیاده سازی آن به همان اندازه می تواند مشکل باشد.
کارآفرین کیست؟
یک کارآفرین کسی است که برای هر ایده ای که به دستش می رسد، چه به یک محصول منجر شود و یا نوعی خدمت، با داشتن مجموعه ای از مهارت ها تمام سعی خود را در جهت به نتیجه رساندن آن ایده انجام دهد و حاضر به پذیرش هرگونه ریسکی در این راه نیز باشد. علاوه بر این قرار بر این نیست که فقط محصول تولید شده به بازار تحویل داده شود، بلکه باید به محصول و یا خدماتی تبدیل شود که مردم خواستار آن هستند و یا به آن نیازمندند.
از جمله مهارت های لازم برای یک کارآفرین می توان به موارد زیر اشاره کرد: قابلیت برنامه ریزی، مهارت های ارتباطی، مهارت های بازاریابی، مهارت های مدیریت عمومی و مهارت های رهبری.
مفهوم اشتغالزایی
واژه ی اشتغال زایی در واقع این تصور را برای ما به وجود می آورد که یک شغل برای پاسخ به نیازهای بازار ایجاد می شود. واژه ی اشتغال زایی کاربرد زیادی در گفتمان های سیاسی دارد. برای مثال زمانی که یک کاندیدای انتخاباتی از برنامه های آینده ی خود درمورد شرایط خاص مالیاتی، برنامه های یارانه ای و یا چارچوب های قانونی جدیدی برای ایجاد شغل سخن می گوید.
واژه ی اشتغال زایی در مفهوم عملی، زمانی به کار می رود که یک صنعت خاص، الزاماً به استخدام کارگران و کارمندان بیشتری روی آورد تا بتواند تقاضای بازار برای محصولات یا خدمات ویژه ای را برطرف نماید.
اشتغال زایی از نگاه سایت Jobcreation.us چهار روش مرسوم دارد که به ترتیب از سطح سلده به پیچیده عبارتند از:
- اشتغال زایی که با حمایت و سرمایه گذاری دولت ایجاد می شود: این پروژه ها می تواند شامل قراردادهایی باشد که در زمینه های زیرساختی، نظامی، مهندسی و حتی حقوق و … با بخش خصوصی بسته می شوند. همچنین دولت می تواند از برنامه های در حال اجرای بخش خصوصی حمایت کرده و نتیجه بخشی آن ها را تسهیل سازد. این روش، ساده ترین روش اشتغال زایی است. چرا که با یک منبع بی نهایت پول و اعتبارات مالی یعنی دولت، طرف هستیم. این موضوع می تواند روند اشتغال زایی را سرعت زیادی ببخشد.
- اشتغال زایی تحت تاثیر قوانین و سیاست های مالی: این روش، همان مسئله ای است که در مثال گفتمان سیاسی به آن اشاره شد. فرض کنید که تغییر سیاست های مالی در برنامه های یک کاندیدای انتخاباتی باشد. اگر این کاندیدا به قدرت برسد، سیاست های او جایگزین قوانین فرد قبلی شده و این موضوع به وضوح، تفاوت های زیادی را در اقتصاد و صنعت آن جامعه منجر می شود. حتی یک تغییر کوچک در قوانین سیاست های مالی، مشوق های مالیاتی و مقررات مربوطه می تواند بر مسئله ی اشتغال تاثیر بسزایی داشته باشد.
- رویکرد یک سهم بازار برای اشتغال زایی: اگر فردی که شغلی ندارد، با افکار بلندپروازانه اقدام به راه اندازی کسب و کار خود کند، این فرد می تواند موجب اشتغال زایی شود. این موضوع معمولاً زمانی اتفاق می افتد که یک فرد عادی به عنوان یک فرد اشتغال زا وارد تجارت می شود و در صنعتی که چندین سال نسبت به آن آشنایی دارد، به رقابت می پردازد. این کسب و کارهای جدیدی که راه اندازی می شوند به راحتی موجب ایجاد شغل می شوند.
- اشتغال زایی از طریق ایده ها: در این شیوه اشتغالزایی سه مرحلهء نوآوری، اختراع و سرمایه گذاری می تواند پایه گذار اشتغال زایی باشد. این روش یعنی خلق یک صنعت جدید، سخت ترین و در عین حال مؤثرترین راه ایجاد یک اشتغال بلندمدت است. همچنین این روش با وجود سختی، بهترین راه برای رشد مداوم اقتصادی است که می خواهد شهروندان خود را از نظر اشتغال زایی، پشتیبانی کند.
تفاوت کارآفرینی و اشتغالزایی
به طور کلی و با توجه به مطالب فوق، در مورد تفاوت های کارآفرینی و اشتغال زایی می توان موارد زیر را ذکر کرد:
اول اینکه کارآفرینی، یک شغل جدید ایجاد می کند و در واقع یک ارزش ناب به جامعه اضافه می کند. ولی اشتغالزایی، برای پاسخ به تقاضاهای بازار به جذب نیرو و تکمیل ظرفیت برای شغل های ایجاد شده می پردازد. به عبارت دیگر کارآفرینی، ایجاد درآمد به واسطه ی تغییر دادن عناصر اصلی کسب و کار است، اما اشتغال زایی، توسعه ی کسب و کار موجود بدون ایجاد تغییر در مؤلفه ها و عناصر اصلی آن می باشد.
دوم اینکه کارآفرینی عمدتاً مربوط به بخش خصوصی است، در حالی که اشتغال زایی وظیفه ای دولتی است، بدین معنی که دولت ها موظفند که فرآیندها و فعالیت هایی را که منجر به اشتغال زایی بیشتر می شوند را تسهیل کرده و از آن ها حمایت کنند. یکی از این اقدامات (که جایگزینی برای ورود مستقیم دولت به اشتغال زایی یا بزرگ تر کردن دولت نیز هست)، حمایت از فعالیت های کارآفرینانه، گسترش فرهنگ کارآفرینی، بالا بردن ارزش کارآفرینی و کارآفرینان در جامعه و تشویق آن ها است.
سوم اینکه نتیجه ی کارآفرینی در هر عرصه یا مرحله ای، عرضه ی یک کالای جدید و یا خدمتی متفاوت است. در حالی که اشتغال زایی معمولاً به ندرت با نوآوری همراه است. یعنی فقط در همان روش چهارم از روش های اشتغال زایی فوق، باید انتظار نوآوری و ایده های جدید را داشته باشیم که همانطور که گفتیم از سخت ترین روش ها است و بسیار کم مورد استفاده قرار می گیرد.
پنجم اینکه علاوه بر همه ی این ها، کارآفرینی در هر زمانی که صورت بگیرد، منجر به خلق یک منبع ثروت جدید خواهد شد یعنی نوعی ارزش به جامعه اضافه می کند. این کار معمولاً با گردآوری مجموعه ای از منابع انسانی و فیزیکی که هوشیارانه انتخاب شده اند، صورت می گیرد. ولی اشتغال زایی معمولاً از منابع و ثروت های موجود استفاده کرده و به توزیع آن ها کمک می کند و نمی توان بطور قطع گفت که همیشه با بهره وری همراه است.
و ششم اینکه کارآفرینی، درک و بهره گیری از فرصت های حال و یا آینده ی یک بازار است که منافع حاصل از آن می تواند شامل خود فرد کارآفرین و جامعه شود. ولی منافع حاصل از اشتغال زایی ممکن است فقط متوجه جامعه شود و معمولاً منافع سرشاری برای شخص به همراه نخواهد داشت.
در نهایت می توان گفت که اگرچه دو مفهوم کارآفرینی و اشتغال زایی هردو باارزش و با یکدیگر مرتبطند ولی لزوماً برهم منطبق نیستند. اشتغال زایی در برخی موارد می تواند به عنوان یکی از نتایج کارآفرینی مطرح شود.
منبع: اصفهان پلاس