زنان به عنوان گروهی در حاشیه، همواره با اراده و پشتکار مداوم خود نشان دادهاند که میتوانند موانع را کنار زده و حتی با وجود کلیشههای رایج در جامعه، در بسیاری زمینهها از جمله اشتغال و استقلال مالی خوش بدرخشند.
بازارچهی خاتون واقع در محله تنگک دوم شهر بوشهر نیز مکانی است که با دستان پرتوان همین زنان اداره میشود؛ بازارچهای فعال و پویا که عرضه کنندهی محصولات تولیدی مختلف است.
«کلثوم سادات پورتنگکی»، مؤسس و پایهگذار بازارچهی خاتون در گفتوگو با ایسنا در خصوص ایدهی راهاندازی این بازارچه میگوید: «ایدهی بازارچه از همهی خانمها بوده و من فقط اجرا کنندهی آن هستم و چون ۱۵ سال است که به عنوان کارآفرین فعالیت دارم،
از سالها پیش، همیشه در جلسات مختلف طرح اجرای یک بازارچهی مخصوص برای زنان که بتوانند کالاهای خود را در آن به فروش برسانند، پیش کشیده میشد. طی این مدت، چندین بار برای انجام این کار اقدام کردیم اما متأسفانه موفق نشدیم تا اینکه بعدها توانستم با ملکی که داشتم این کار را عملی کنم. این موضوع با استقبال زنان مواجه شد و علاوه بر آنها، برای چند نفر دیگر نیز اشتغالزایی صورت گرفت.»
وی با بیان اینکه ۲ سال نیز از عمرش میگذرد؛ ادامه میدهد: «پس از راهاندازی بازارچه، هر غرفه به مدت یک سال و به صورت رایگان در اختیار زنان متقاضی قرار گرفت تا بتوانند از حالت کار خانگی درآمده و به تدریج خودکفا شوند؛ مثلاً یکی از خانمهایی که در خانه شیرینی میپخت، الان خودش کارگاه محصولات خرمایی دارد که به قطر و بحرین هم صادر میکند.»
بازارچه خاتون
این کارآفرین با اشاره به اینکه تبلیغ چندانی برای این بازارچه نکرده و مردم استقبال خوبی از آن کردهاند، عنوان میکند: «چون مسیر اینجا خاکی بوده و کمی هم از سطح شهر دور است، تصمیم بر این گرفته شد که اینجا به صورت کارگاه باشد تا فروشگاه و محصولات هم بیشتر در نمایشگاهها یا به صورت سفارشی عرضه شوند، اما با این حال، باز هم اینجا از همان ابتدا مشتریهای خودش را داشت.»
به گفتهی او، بازارچهی خاتون دارای ۱۵ غرفه است و در حال حاضر فرآوریهای خرمایی(رنگینک و شکلات، کیک و کلوچهی خرمایی)، عسل، خوراکیها و شیرینیهای سنتی بوشهری مانند حلوای انگشت پیچ، پوشاک و کاشی و سرامیک در آن عرضه شده که برخی از این تولیدات به شهرستانهای دیگر استان هم فرستاده میشوند. علاوه بر این، به زودی قرار است در قسمتی از این بازارچه توت فرنگی به شکل گلخانهای پرورش داده شود.
اشتغالزایی برای بانوان
پورتنگکی با بیان اینکه برنامههایی برای توسعهی این بازارچه دارد، میگوید: «برای آینده برنامههایی جهت توسعهی اینجا داریم که در حال حاضر کارهای ابتدایی آن در حال انجام بوده و هنوز به مرحلهی اجرا نرسیده است. هدف من اشتغالزایی برای بانوان است و کاری هم که برای آینده مد نظر داشته و میخواهم بالاترین اشتغالزایی را ایجاد کند، کارخانهی ریسندگی است که تا عملیاتی شدن آن زمان زیادی باید بگذرد.»
وی در پایان اظهار میدارد: «ما جز اینکه دوست داریم خدمتی برای همشهریان و هم وطنانمان انجام دهیم، هدف دیگری نداریم و امیدوارم زنان هر روز بهتر و قویتر از قبل خود را نشان داده و علاوه بر اقتصاد خانواده، بتوانند اقتصاد کشور را تأمین کنند.»
کارگاهی به نام خانهی مادر و کودک
اما این تمام ماجرا نیست و بازارچهی خاتون افزون بر آنچه شرح آن رفت، کارگاهی به نام خانهی مادر و کودک نیز دارد که بنا به گفتههای مدیر عامل آن، قبلاً به مدت یک سال برای کودکان ۲ – ۱۰ سالهی افغان ساکن آن محله، کلاسهای قصهخوانی و نقاشی برگزار و مادرشان را نیز برای سوادآموزی ثبتنام کرده بود و در حال حاضر نیز به زنان بدسرپرست یا سرپرست خانوار خیاطی و مهارتهای زندگی آموزش داده و کارهایی نیز برای کودکان کمتوان مالی انجام میدهد.
رقیه خلیفه، مسئول کارگاه مادر و کودک به ایسنا میگوید: «این کارگاه حمایتگر زنان بدسرپرست و قشر آسیبدیدهی اجتماعی است که خیاطی و کارهای هنری دیگری مثل کوسنهای نمدی، گلهای کریستال، رومیزی و همچنین کار با صدفهای دریایی(برای کودکان) را به صورت رایگان آموزش میدهد.»
وی در ادامه چنین توضیح میدهد: «ما از ابتدای آموزش زنان را با انجام کارهای دیگری مثل دوخت راستهدوزی و سادهدوزی آشنا و آنها را توانمند میکنیم تا بتوانند همراه با آموزش، درآمدزایی هم داشته باشند. هم اکنون نیز ۱۵ نفر برای خیاطی آموزش میبینند که هفت نفر را به سازمان فنیوحرفهای معرفی کردهایم.»
از زنان آسیبدیدهی اجتماعی حمایت نمیشود
وی با گلایه از اینکه هیچ ارگانی از زنان آسیبدیدهی اجتماعی، مخصوصاً آنهایی که همسرانشان در بند اعتیاد بوده و فرزند هم دارند حمایت نمیکند، بیان میکند: «این زنان وقتی به بهزیستی یا کمیتهی امداد مراجعه میکنند، اولین حرفی که میشنوند این است که سرپرست دارید یا نه؟ وقتی آنان به چنین ارگانهایی رفته و دست خود را به سویشان دراز میکنند،
یعنی نیازمند کمک هستند و زمانی که میبینند فقط در صورت بیسرپرست قلمداد شدن تحت پوشش قرار میگیرند، به ناچار و به امید دریافت مستمری ناچیزی به سمت طلاق میروند.»
مسئول کارگاه مادر و کودک ادامه میدهد: «اینکه گفته شود ما فقط بیسرپرستها را تحت حمایت قرار میدهیم، فجیعترین اتفاق است. بچههای این زنان باید کجا بروند و چکار کنند؟ پیش پدرشان که معتاد است بمانند یا مادرشان که میخواهد زیر پوشش بهزیستی یا کمیتهی امداد با مستمری ناچیزی در ماه سر کند؟ ما اینجا چنین زنان و مادرانی را قدرتمند کرده و به آنها خیاطی و مهارتهای زندگی آموزش میدهیم که حداقل از همسرانشان جدا نشده و در همان خانه بمانند و بتوانند برای فرزندانشان کاری کنند.»
«بازارچهی خاتون»، نمایشگاه قدرت زنان
از بازارچه که بیرون می آییم و آنجا را به مقصد شهر ترک می کنیم به این می اندیشم که خداوند چه توانایی های شگرفی را در وجود زنان به امانت گذاشته است. زنان و مادرانی که با یک دست گهواره را تکان میدهند و با دست دیگر دنیا را… معنا می آفرینند و زندگی میبخشند و همواره با چشم های نگران و دست های مهربانشان به دنبال فرصتی برای جان بخشیدن به کسانی هستند که شاید اگر به دادشان نرسی مرگ خط سرنوشتشان باشد…
«بازارچهی خاتون» چیزی شبیه نمایشگاه قدرت زنان بود، برای نشان دادن جایگاه نیمی از اجتماع که گاه به فراموشی سپرده می شوند و گاه نیز به تیغ ناعدالتی کنار می روند. امید که از چنین فرصت ها و ظرفیت هایی استفاده بیشتری شود تا فردای بهتری برای زنان و مادران و همچنین مردانی که به واسطه وجود همسران و مادران و دخترانشان آرامش و خوشبختی را تجربه می کنند، رقم بخورد.
منبع: www.isna.ir