آگاه بودن از دامهایی که میتواند تیم شما را سرنگون کند به شما کمک میکند تا قوی بمانید و شما را قادر میسازد خیلی سریع و مؤثر خود را با شرایط منطبق کنید.
تیم مجموعهای از دو یا چند نفر است که با همکاری هم چیزی ارزشمند خلق میکنند و در این راه از مهارتها و استعدادهای یکدیگر استفاده میکنند. همه تیمها شبیه کالیدوسکوپ (لولهی شکل نما) هستند، از این لحاظ که نحوه گردهم آمدن اعضای آنها منحصربهفرد است، اما همگی ویژگیهای مشترکی دارند. در اینجا درباره آنچه پیوستگی بهینه تیم را از بین میبرد، صحبت شدهاست. هر چه بیشتر درباره آن بدانید، بیشتر میتوانید تغییراتی برای موفقیت تیم ایجاد کنید.
کلمهای که به هنگام شکست تیمها بسیار استفاده میشود «کمبود» است
درست مثل زمانی که کمبود ویتامین داشته باشید. افراد احساس میکنند بیرمقاند و نمیتوانند در طولانیمدت علاقهی خود را حفظ کنند. آنها ضعیف و خستهاند. خلاقیت در کمترین میزان خود است، و همهی کارها پرزحمت به نظر میرسند.
اخیراً در کار با تیمی بسیار محترم، زمانی که با اعضا تکتک صحبت میکردم، میزان افسردگی موجود در میان آنها توجه مرا به خود جلب کرد. هر یک از آنها بهعنوان یک کارشناس فنی شناخته میشد، بااینوجود آنها به خاطر درختانی که درست مقابلشان بودند، نمیتوانستند جنگل را ببیند. میتوان گفت آنها در میان جنگل گمشده بودند.
هیچ راه مشخصی برای آنها وجود نداشت
تهماندههای بسیاری از روشهای قدیمی و منسوخشده کار تیمی بهجامانده بود. مدیر جدید تیم از سازمانی دیگر آورده شده بود و میخواست روشهای بهتر و سریعتر انجام کار را به آنها القا کند.
او برای انجام تغییرات عجله داشت و به تواناییاش در کارآفرینی مشهور بود. البته او بهخوبی تیم خود را بررسی نکرده بود، و هنگامیکه با بیشترین سرعت پیش میرفت، اعضای تیم عقبمانده بودند و پشت سر او کشانکشان حرکت میکردند.
پیشرفت یک تلاش تیمی است
زمانی که او تماس گرفت تا دلخوریاش را به گوش من برساند، بهسرعت انگشت اتهامش را به سمت دیگران گرفت. بههرحال، او به کارآفرین کارآفرینان معروف بود و مسئله اینجا بود که چرا سایرین راه او را دنبال نمیکنند؟ او میدانست چهکاری باید انجام دهد و آنها به کدام سو پیش میرفتند. پس مشکل این تیم چه بود؟ او رهبری میکرد ولی اعضای تیم دنبالهروی او نبودند.
او به این خاطر به آنجا آورده شده بود که روش کار اعضای تیم با یکدیگر را تغییر دهد، و حالا وضعیت تیم از همیشه بدتر شده بود. او اعضای تیم را قضاوت و سرزنش میکرد. از رفتار خود دفاع میکرد و آن را توضیح میداد و توجیه میکرد. درست مثل گمشدن میان جنگل، درست مثل زمانی که کمبود ویتامین داریم، او رمقی نداشت.
او به یک چکلیست احتیاج داشت تا بتواند وضعیت را تغییر دهد. در ابتدا، او خود را بخشی از این وضعیت بههمریخته، فرساینده، و ناکارآمد نمیدید. هنوز برایش آسانتر بود که چند تن از دیگر اعضای تیم را مسبب و مقصر این وضعیت نابهنجار بداند. بااینحال، زمانی که آن چکلیست را درست کردیم، او توانست راه جدیدی برای کار کردن با تیم بیابد و به آنها کمک کند یک تیم درستوحسابی شوند.
و این ۱۰ دامی است که باید در مسیر موفقیت تیمی مراقب آنها بود:
۱- کمبود توضیح: برای ایجاد تغییر و بهمنظور کار کردن با یکدیگر به نحوی جدید، لازم است توضیح اولیهای برای موارد مربوط به کسبوکار ارائه شود.
۲- کمبود تجسم آینده: بدون داشتن تصور روشنی از اینکه آینده به چه شکل خواهد بود، هدفی برای دنبال کردن نخواهیم داشت.
۳- کمبود منابع: بدون داشتن منابع لازم برای دستیابی به چشمانداز آینده، افراد تیم احساس میکنند فقط یک پارو برای به جلو راندن قایق خواهند داشت.
۴- کمبود مسئولیت: لازم است که راههای ویژه و ساختاریافتهای وجود داشته باشد تا اطمینان حاصل شود که افراد همان چیزی را ادعا میکنند که واقعاً قصد انجام آن را دارند، و به آنچه میگویند عمل خواهند کرد.
۵- کمبود برنامهریزی: باید برنامههای عملیاتی تیمی مشخص و ضربالاجلهایی داشته باشید که رسیدن به آنها ممکن باشد، حتی اگر دشوار باشند.
۶- کمبود تشویق: فقدان رویه ای برای از بین بردن شکاف مهارتی و ارائه آموزشهای بیشتر در صورت لزوم. چنین رویهای باید وجود داشته باشد.
۷- کمبود استراتژیهایی برای حل اختلافات: فقدان روشهای توافق شده برای رسیدگی به اختلافات که منجر به وخیم شدن معضلات میشود.
۸- کمبود همکاری: راههایی برای نزدیک کردن افراد مختلف داشته باشید تا راهحلهایی جدید برای مشکلات قدیمی بیابید.
۹- کمبود شمول(حس عضوی از تیم بودن): هر یک از افراد نیاز دارند تمام زوایای موجود در مسائل را بشناسد و راهی برای مشارکت و اضافه کردن دیدگاه خود در تیم داشته باشد.
۱۰- کمبود تقویت: باید مطمئن شویم که افراد فرصتی برای بیان نگرانیها و سرخوردگیهای خود دارند تا پشت درهای بسته کارشکنی نکنند.
هرچه میخواهید به این لیست اضافه کنید و آن را دم دست خود نگهدارید. زمانی که به نگرانیهای تیم خود پاسخ میدهید و به نحوه مشارکت و تأثیر مثبت خود توجه میکنید، تیمی خواهید داشت که بهاصطلاح میتواند کوهها را جابهجا کند.