حمایت از دولت؟
این که می گویند فلانی از هر انگشتش یک هنر می ریزد شما هستید؟
(با خنده) فکر می کنم من باشم. به گفته یکی از مسوولان استانی که برای بازدید از کارگاه ما آماده بود، از هر انگشتم دو هنر می بارد چون ظاهرا از معدود کسانی هستم که ۲۲ گواهینامه فنی و حرفه ای دارم.
پس با یک دست چند هندوانه برمی دارید. آیا می شود؟
حتما می شود، چون خواستن توانستن است البته به این شرط که خانواده کنار آدم باشد.
در چه رشته هایی گواهینامه مهارتی دارید؟
در پنج رشته خیاطی، سه رشته چرم، پرورش قارچ، تولید کمپوست، گیاهان دارویی، نقاشی روی پارچه، توبافی، گلیم، نازک دوزی و… .
مدرک دانشگاهی هم دارید؟
من دیپلم علوم انسانی، کامپیوتر و مرتعداری دارم ولی دانشگاه نرفته ام.
من هرکدام از این گواهینامه ها و مدارک را برحسب ضرورت و شرایط زندگی ام دریافت کرده ام.
مثلا زمانی که شوهرم عمل قلب باز انجام داد چون گرفتار بیماری دیابت هم بود من رشته مرتعداری و گیاهان دارویی را خواندم تا بتوانم از طریق داروهای گیاهی به بهبود شرایط همسرم کمک کنم.
مدرک خیاطی را هم وقتی ۱۷ساله بودم گرفتم چون تابستان ها خیاطی می کردم و لازم بود در رشته ای که کار می کردم مدرک داشته باشم.
پس ابتدا هدف تان داشتن مدرک نبود بلکه پاسخ به نیازهای زندگی تان بود.
دقیقا اما با گذشت زمان این گواهینامه های مهارتی به کار آمد و عاملی برای کسب درآمد شد. مثلا شناختن گیاهان دارویی باعث شد وارد وادی کرم سازی و تولید عرقیات گیاهی شوم و از آن پول دربیاورم.
نقاشی روی پارچه را هم فقط به دلیل علاقه شخصی دنبال کردم اما حالا که کارگاه تولید حوله های دستباف و پارچه های سنتی دارم، از این هنر برای تزیین پارچه ها و حوله ها استفاده می کنیم.
حتی مهارت در رشته گیاهان دارویی باعث شده تا به رنگرزی هم مسلط باشم و این مهارت را به خانم هایی که با من کار می کنند آموزش دهم و آنها در تولید محصولات شان از آن استفاده کنند.
چطور شد که کارآفرین شدید؟
من در طول زندگی ام شغل های مختلفی را تجربه کردم چون به دلیل مشکلات مجبور بودم کار کنم و حتی کارم را تغییر دهم.
من اوایل دهه ۸۰ اولین آژانس بانوان شرق کشور را راه اندازی کردم که به این ترتیب تعدادی از خانم های سرپرست خانوار به کار مشغول شدند. به واسطه همین کسب وکار به عنوان کارآفرین نمونه استان هم انتخاب شدم.
اما این حرفه ای نبود که مورد علاقه ام باشد در نتیجه مدتی به عنوان پیمانکار در دانشگاه کار می کردم. در برهه ای نیز یک کارگاه شیرینی پزی دایر کردم چون گواهینامه این رشته را هم دارم.
اخذ مدرک توبافی
کارگاه شیرینی پزی اما سال ۹۷ به علت تخریب مکانش، تعطیل شد و دیگر نتوانستم مکان جدیدی بگیرم. در نتیجه سراغ آموختن پارچه بافی رفتم و از سازمان میراث فرهنگی، مدرک توبافی (حوله دستباف) گرفتم.
اسفند ۹۷ حوله های تولیدی ام را در برج میلاد تهران در نمایشگاهی به نمایش درآوردم.
آن زمان بود که با جهاددانشگاهی آشنا شدم و یکی از مربیان آن که خودش کارآفرین بود به من گفت حاضر است برای این که روی پای خودم بایستم هر مشورتی بدهد.
کمک های فکری این مربی باعث شد در زمان کوتاهی موفق شوم و کارگاه خودم را داشته باشم و حتی در نمایشگاه بانکوک به عنوان پیشران برتر طرح ملی مشاغل خانگی شرکت کنم و به عنوان یک کارآفرین شناخته شوم.
یک پیشران طرح مشاغل خانگی چه کار می کند؟
یک پیشران به دیگران آموزش می دهد و کمک می کند تا افراد مهارتی را بیاموزند و صاحب شغل شوند. یک پیشران همچنین سرمایه کار را در اختیار افراد قرار می دهد یا محصولات تولیدی آنها را می خرد یا افراد را به بازارهای استانی و کشوری متصل می کند تا خودشان محصولات را بفروشند.
یک پیشران لزوما آدم سرمایه داری است؟
نه، من که سرمایه چندانی ندارم. سرمایه اولیه من۷۰میلیون تومان بود و الان به ۳۰۰میلیون تومان رسیده که سرمایه آنچنانی محسوب نمی شود.
بازار فروش حوله های دستباف چطور است؟
اگر نمایشگاه باشد خوب است اما به علت کرونا هیچ نمایشگاهی نیست. ضمن این که در استان ما هم دست زیاد شده و به غیر از ۴۰۰خانمی که زیرمجموعه خودم هستند و حوله می بافند در خراسان جنوبی ۴۰۰۰نفر دیگر هم مشغول همین کارند.
پس شما هم از کرونا لطمه خوردید.
بله، ولی با این حال هیچ وقت کار و تولید را متوقف نکردیم، چون بیشتر خانم های شاغل در کارگاه ها یا خانه ها، زنان سرپرست خانوار هستند و نمی توانند کار نکنند.
از ایجاد شغل برای زنان سرپرست خانوار هدف خاصی دارید؟
بله، چون خودم مجبور بودم کار کنم و افرادی در طول زندگی ام به من راهنمایی های خوبی دادند، وظیفه می دانم به کسانی مثل خودم کمک کنم.
اگر کسانی در طول زندگی مرا راهنمایی کردند، نبودند من الان به جایی که هستم، نمی رسیدم.با خودم عهد کردم به خانم ها نشان دهم همه چیز کمک نهادهای امدادی نیست بلکه باید کار کرد و زندگی را گرداند.
الان چند خانم را تحت پوشش دارید؟
۲۵۰ زن روستایی و شهری و ۱۴۳زن سرپرست خانوار که یا در کارگاه کار می کنند یا در خانه های خودشان. الان ۴۵خانم در روستای سرچاه تازیان مشغول کارند که همگی شان مدرک فنی و حرفه ای گرفته اند.
آیا این مهارت آموزی ها زندگی مردم منطقه به ویژه خانم ها را تغییر داده؟
بله، این تغییر را می شود دید. الان سه خواهر هستند که کیف های چرمی تولید می کنند و با دستمزدی که می گیرند، خرج خانه را می دهند. اگر بازار فروش محصولات مان بهتر شود، زندگی این افراد هم بهتر می شود.
یک خانم سختکوش به طور میانگین چقدر در ماه درآمد دارد؟
اگر فقط روزی هشت ساعت کار کند، دومیلیون تومان دستمزد می گیرد.
می دانم که یک شرکت تعاونی هم راه اندازی کرده اید. از تعاونی چه خبر؟
من مدیرعامل این شرکت هستم که ۶۶عضو دارد و همه خانم های روستایی هستند. در واقع بانوان پنج روستای اطراف بیرجند در این شرکت از ۱۰۰هزار تومان تا دومیلیون و ۷۰۰هزار تومان سهام دارند. شیوه کارهم به این صورت است که من محصولات کشاورزی و دامی آنها از کشک گرفته تا زرشک و عناب را از آنها می خرم و در شرکت تعاونی می فروشم.
از این که توانسته اید زندگی را برای عده ای از زنان کشورمان آسان تر کنید چه حسی دارید؟
نمی دانید چقدرخوشحالم و وقتی دستمزد خانم ها را می دهم چه حس خوبی پیدا می کنم، انگار دنیا را به من می دهند.
من کارآفرینی را هدیه ای از جانب خداوند می دانم و سعی کرده ام این لطف خداوند را به دیگران نیز هدیه داده و زندگی شان را از رخوت و سستی نجات دهم. آرزویم همیشه این بوده که افراد پیرامونم توانمندی های خود را درک کرده و با هدفی متعالی زندگی کنند.
کارآفرین ها معمولا اهدافی بزرگ در سر دارند. هدف بزرگ شما چیست؟
من اگر بتوانم برای فروش محصولات مان مشتری خارجی مخصوصا از کشورهای همسایه پیدا کنم، بسیار راضی ام.
برای رسیدن به این هدف در حال تلاشم و حتی مربی گیوه بافی از کرمانشاه آوردم تا به خانم ها آموزش بدهد تا تاجرهای کشورهای همسایه برای خرید گیوه ایران به جای سفر به غرب از ما که با آنها هم مرزیم، خرید کنند. اگر این اتفاق رخ بدهد، می توانم بگویم به بخشی از اهدافم رسیده ام.
یک بسته بندی شیک
بسته بندی های غیرحرفه ای همیشه نقطه ضعف محصولات ایرانی بوده طوری که مرغوب ترین تولیدات ما چون بسته بندی خوب ندارند به نام کشورهای دیگر و با بسته بندی حرفه ای آنها فروخته می شوند.
رقیه طالبی که همیشه با این نقطه ضعف مواجه بوده، فکری به ذهنش رسیده است. او مدتی قبل با نوعی بسته بندی که توسط زندانیان تولید می شد، آشنا شد اما در آن عیوبی دید که به کار لطمه می زد.
برای همین چند پیشنهاد داد ایرادات آن برطرف شود. حالا که این ایرادات رفع شده او می گوید این بسته بندی ها خواهان زیاد پیدا کرده اما چون هنوز این بسته ها ثبت نشده و ممکن است از آن کپی برداری شود، او همه آنها را از زندانیان می خرد.
طالبی قصد دارد محصولات تولیدی کارگاه هایش را در آنها عرضه کند اما فقط این نیست چون به گفته او این بسته بندی ها به دلیل زیبا و خاص بودن، به زودی دور انداخته نمی شوند بلکه می توانند برای دکور خانه، حتی محل نگهداری گل های خشک یا شکلات استفاده شوند و یا به عنوان جعبه کادویی به دوستان و آشنایان هدیه داده شوند
منبع: https://www.magiran.com