با اینکه مدتزمان زیادی از عرضهٔ گلیم کیفها نمیگذرد ولی بسیار مورد استقبال قرار گرفته است. کیفهایی که در عین سنتی بودن، زیبایی خاصی دارند و برای تمام سنین مناسباند. شاید کمتر کسی بداند که اولین بار یک یزدی این گلیم کیفها را تولید کرده است. برای اینکه بفهمیم این کیفها از کجا آمدهاند، پای حرفهای مردی مینشینیم که تا پنج سال پیش یک ورشکسته بود و حالا با گلیم کیفهایش دنیا را فتح کرده است. مردی که پشت میز کارش نمینشیند در عوض به انبوه کیفهایش تکیه میدهد، چای مینوشد و از فکرهایش میگوید…
در مورد فعالیتتون توضیح بدین چندساله تو کار گلیم هستید؟
شیخ علیشاهی: الان ۱۵ ساله که بهطور تخصصی گلیم کار میکنم. ۵ ساله که بهطور حرفهای کیف گلیم تولید میکنم. درواقع ایدهٔ کیف گلیم ۱۰ سال پیش استارت خورد؛ اما به دلایلی طرحی که توی ذهن داشتم ۵ سال متوقف و کار تعطیل شد و حالا پنج ساله که بهصورت تخصصی کیف گلیم تولید میکنم و ادعا میکنم که اولین تولیدکنندهٔ کیف سنتی تو ایران هستم.
ایدهٔ این کیف گلیمها از کجا اومد؟
شیخ علیشاهی: من و برادرم تولیدکننده و صادرکنندهٔ گلیم بودیم. ما گلیمها رو به آلمان صادر میکردیم. آلمانیها آدمهای دقیقی هستند اگر کار کوچکترین خطایی داشت اون رو بر می گردوندند. بعد از یه مدت دیدیم مرجوعی هامون خیلی زیاد شده فکر کردم با این مرجوعیها چی کار میشه کرد به این نتیجه رسیدم که میشه از گلهای این گلیمها کوسن درست کرد. سال ۷۸ بود که کوسن گلیم رو درست کردیم که استقبال شد. بعد از یه مدت دیدیم پرتهای کوسنها هم خیلی زیاده! یه روز دیدم ۴۰ تن ضایعات کوسن داریم! همونجا بود که جرقهٔ کیف گلیم به ذهنم رسید. ۲ خانم استخدام کردم و ازشون خواستم با نخ و سوزن بهصورت دستی تکههای گلیم رو به هم بدوزند و کیف درست کنند. اینجوری کیف گلیم درست شد.
اون زمان از این کیفها استقبال شد؟
شیخ علیشاهی: نه. اوایل ما رو مسخره میکردن که خورجین درست کردیم (خندهٔ جمع). حتی مغازههای صنایعدستی هم استقبال نکردند. برای بازاریابی این کار خیلی تلاش کردم. یادمه چند تا از کیفها رو به یک مغازه دادم و گفتم الان پول نمی خوام، وقتی فروختی پول من رو هم بده و درست سه روز بعد تلفن کرد و گفت همهٔ کیفها فروش رفته. الان وضع فرق کرده اون زمان از پرتیهای گلیم، کیف درست میکردم حالا گلیم تولید میکنم برای کیف! ماهیانه ۱۸۰۰ متر گلیم مصرف میکنیم. الان ۱۰ نمایندگی خارج از کشور داریم.
استقبال خارجیها از این کیفها چطوره؟
شیخ علیشاهی: من از مکزیک، ایتالیا، امارات، ترکیه، استرالیا و … مشتری دارم و واقعاً نمیتونم جواب همشون رو بدم.
حالا چرا قیمت این کیفها اینقدر بالاست؟
شیخ علیشاهی: ببینید ما سال گذشته تو کشور ۵۰ درصد تورم داشتیم. مواد اولیه ما ۱۰۰ درصد گرون شده و ما فقط ۱۵ درصد محصولاتمون رو گرون کردیم. البته من تولیدم رو بالا بردم تا هزینهها رو پایین بیارم.
بیشتر چه ردهٔ سنی از این کیفها استقبال میکنند؟
شیخ علیشاهی: از بچهٔ ۱۰ ساله تا خانمهای ۸۰ ساله از این کیفها استفاده و استقبال میکنند. ما ۲۰ مدل کیف داریم.
از چه طرحی برای گلیمها استفاده میکنید؟
شیخ علیشاهی: از طرحهای گلیم یزد که نقشهٔ هرات و مروسته. گلیم طرحهای خاص خودش رو داره ما طرح عشایر فارس رو استفاده میکنیم. جدیداً هم داریم ترکیب طرحهای سنتی و مدرن رو امتحان میکنیم.
این کار تولید خارجی هم داره و آیا تولیدات خارجی روی کار شما تأثیر داشته؟
شیخ علیشاهی: نه نمونه خارجی نداره این سبک فقط سبک ماست. من برای نمایشگاهی رفتم ایتالیا ۱۰۹ کشور تو اون نمایشگاه حاضر بودند ولی هیچ کشوری تولیدی شبیه ما نداشت.
گلیم کیفهای شما مهر یونسکو دارند، از این مهر بگید.
شیخ علیشاهی: چند وقت پیش متوجه شدم از طرف یونسکو کارشناسی برای تأیید صنایعدستی میاد اونها کالا رو ازلحاظ کیفیت، تعداد تولید، عدم آسیب به محیطزیست و … بررسی میکنند اگر مورد تأیید بود می تونیم از آرم یونسکو رو کالاهامون استفاده کنیم. خدا را شکر ما ۲ بار تونستیم مهر یونسکو رو بگیریم. مهر یونسکو یعنی اعتبار، قدرت تولید، کیفیت مواد اولیه. این یکی از دلایل موفقیت ما خارج از کشوره، شرکتهای بزرگ دنیا به خاطر تأیید یونسکو با ما همکاری میکنند.
چرا در یزد افراد کمی تونستند مهر یونسکو رو برای فعالیت هاشون بگیرند؟
شیخ علیشاهی: بسیاری از صنعتگران ما اصلاً شناختی نسبت به این موضوع ندارند. اطلاعات کافی هم ندارند. واقعیت آینه که فرهنگسازی هم نشده.
کی باید فرهنگسازی کنه؟
شیخ علیشاهی: به نظرم سازمان میراث فرهنگی و صنایعدستی باید این کار رو بکنه. باید به صنعتگر توضیح بده که الان همهٔ دنیا به دنبال مهر یونسکو هستند. البته من کمکاری رو از طرف خود صنعتگران هم میدونم. صنعتگر خودش باید قدم رو برداره. من یک سال دنبال تأیید یونسکو بودم.
پس میشه از شما بهعنوان راهنما استفاده کرد.
شیخ علیشاهی: من هر کاری از دستم بر میاد انجام میدم. حتی فوت کوزهگری کارم رو به رقیب هام هم میگم. خیر آینه که تجربیاتت رو به دیگران بدی. آگه دست کسی رو نگیری خدا دستت رو نمیگیره
دلیل موفقیت خودتون رو چی می دونید؟
شیخ علیشاهی: قیمت فروش ما بهصورت عمده و توی مغازه هامون یکسانه. کیفهای ما گارانتی داره یعنی در هر شهری به فروشگاههای ما مراجعه کنید می تونید گلیم کیفها رو تعویض کنید. الان داره دست تو کار ما زیاد میشه باید خلاقیت داشت. تیمی که الان دارند برای من کار میکنند یه تیم جوان هستند که میخوام تجربیات خودم رو بهشون انتقال بدم. من از همهٔ اونها کمک میگیرم. بندههای خدا هر کدوم استعداد خاصی دارند. سه کارگاه تولیدی دارم و ۵۰ نفر اشتغالزایی شده که همه جوان هستند. یکسری طراح دارم که دانشجوی فرش یا گرافیک هستند. هرکدام استعداد خاصی دارند. ما تا دو ماه دیگه کیفهای جدیدی رو با رنگهای جدید تولید میکنیم.
این همون خلاقیته که میگید باید توی کار باشه که بازار رو به دست بگیرید؟
شیخ علیشاهی: بله دقیقاً
چرا از جوانها استفاده میکنید؟
شیخ علیشاهی: چون جوانها انگیزه دارند یکسری اهداف به آنها تزریق میشود و همین باعث میشه دیدشون نسبت به زندگی عوض بشه. گاهی مسائلی رو به من میگن که به ذهن خودم نرسیده.
مثلاً چی؟
شیخ علیشاهی: مثلاً یکی از بچههایی که کیفها را بعد از ساخت تمیز میکند پیشنهاد داد که اگر دستهٔ این نوع کیف را مثلاً اینطوری درست کنیم بهتر است چون او در روز حدود ۵۰۰ کیف را تمیز میکنه و همه رو امتحان کرده پس میفهمه که استفاده از کدوم راحت تره.
آقای شیخ علیشاهی شما پولدارید؟!
شیخ علیشاهی: من ۵ سال پیش کارم رو با صد و بیست میلیون بدهی شروع کردم! ورشکست شده بودم، طلبکارهام حکم جلبم رو داشتن اما انگیزه داشتم کارم رو با ۱۰ تا کیف شروع کردم و به اینجا رسیدم.
چقدر طول کشید که بدهیها رو پرداخت کنید؟
شیخ علیشاهی: بعد از سه سال بدهی هام صاف شد. من یه برنامهٔ هفت ساله برای خودم طراحی کردم اینکه بعد از هفت سال قراره به کجا برسم. پنج سال گذشته و فقط ۲ سال از برنامهام باقی مونده.
دوسال دیگه قراره به کجا برسید؟
شیخ علیشاهی: من میخواستم بعد از برنامهٔ ۷ ساله ۳۰ نمایندگی توی ایران و ۳۰ نمایندگی خارج از کشور داشته باشم حالا بعد از پنج سال ۷۵ نمایندگی داخل ایران دارم! و ۱۰ نمایندگی خارج از کشور که تا دوسال دیگه باید به ۳۰ تا برسه.
پس الان پولدارید (خندهٔ جمع) این رو میپرسم برای اینکه بگم میشه با صنایعدستی هم پول درآورد
شیخ علیشاهی: با صنایعدستی خیلی بیشتر از اون چیزی که فکرش رو بکنید می تونید پول در بیارید. اگر نوآوری داشته باشی و به روز باشی، موفقی
اگر متولی صنایعدستی بودید چی کار میکردید؟
شیخ علیشاهی: اگر قدرت داشتم اولین کار این بود که فرهنگسازی میکردم نه فقط تو یزد برای همهٔ ایران. میشه از طریق صداوسیما و … فرهنگسازی کرد ما باید از دکورهای صنایعدستی تو تلویزیون استفاده کنیم. اگر چرخ صنایعدستی ما بچرخه بیشتر از نفت برای ما سودآوری داره. بهتون گفتم تو ایتالیا بین ۱۰۹ کشور ما حرف یک رو تو صنایعدستی میزدیم. تو اون نمایشگاه به قدری سرمون شلوغ بود که نمیتونستیم جواب مشتریها رو بدیم. مجبور شدم سه تا کارمند ایتالیایی بگیرم. دنیا قدر صنایعدستی ما رو می دونه، خودمون نمیدونیم
-و حرف آخر…
شیخ علیشاهی: ما باید روی پای خودمون بایستیم. هیچ وقت یادم نمیره اوایل که کارم رو شروع کردم یه عالمه هم بدهی داشتم. باید برای محصولاتم بازاریابی هم میکردم. کیفها رو میریختم صندوق عقب پیکانم و کنار خیابون می فروختم. من بزرگ شدن بچهام رو ندیدم. خیلی تلاش کردم. باید برای هدفمون تلاش بکنیم. من زودتر از همهٔ کارگرهام میام کارگاه و آخر از همه میرم خونه. خلاصه حرف که زیاده، عمل مهمه. آگه همهٔ این حرفها به درد یک نفر بخوره من راضیام.
منبع:
مرکز توانمندسازی و تسهیلگری کسبوکارهای نوپای فاوا