سیده زهره اصغری دومین بانوی کارآفرینی است که برای مصاحبه به سراغش رفتیم. از زبان کارآفرینهای زیادی از مسیر پر پیچ و خم کارآفرینی شنیدهایم اما وقتی پای بانوان کارآفرین به میان میآید قصه کارآفرینی روایت دیگری به خودش میگیرد.
از زندگیش برایمان گفت؛ از زمانی که پا به عرصه کارآفرینی گذاشته تا الان که مشاور یک بانک خصوصی در یوسفآباد است. گاهی لبخند به لبش مینشست و گاه غمی در چهرهاش پنهان میشد، اما چیزی که به چشم میخورد اراده و تابآوری بالایی بود که هنوز ایشان را در فکر تاسیس اولین بانک زنان ایران نگه داشته بود.
بخشی از سوابق ایشان در زمینه کارآفرینی:
- کارآفرین برتر ملی در جشنواره امیرکبیر (سال ۸۶)
- کارآفرین برتر و نمونه خراسان جنوبی در جشنواره امیرکبیر (سال ۸۵ و ۸۶)
- مدیرعامل و رییس هیات مدیره اسبق تعاونی اعتبار اسماء ویژه زنان ایران (سال ۸۷ تا ۹۲)
- مدیر هیات تصفیه تعاونی اعتبار اسماء، مشاور بانک ایران زمین
- عضو هیات موسس بنیاد دانشکده کارآفرینی دانشگاه تهران
- عضو کمیته علمی و مشورتی دومین جشنواره رهبران مدیر کارآفرین ایران
- عضو انجمن مدیران زن کارآفرین و انجمن ملی زنان کارآفرین ایران
-
لطفا خودتان را برای ما معرفی کنید.
سیده زهره اصغری هستم،دارای مدرک کارشناسی ارشد کارآفرینی از دانشگاه تهران. مدت ۲۵ سال است که در بخش تعاونی مدیریت میکنم. زنی چند بعدی هستم. در مباحث اجتماعی حوزه کارآفرینی زنان، تعاونی، پولی و مالی فعالیت دارم. سال ۶۰ که دیپلم گرفتم مصادف بود با انقلاب فرهنگی و من نتوانستم وارد دانشگاه شوم. در شهرستان بیرجند زندگی میکردم.
-
چه عاملی باعث شد که شما در آن زمان وارد عرصه فعالیتهای اقتصادی و اجتماعی شوید.
بعد از مدتها که خانهدار بودم متوجه شدم که روحیه من با روحیه یک زن خاندار که داخل خانه بشیند سازگار نیست، سعی کردم مهارتی را یاد بگیرم و وارد یک محیط اجتماعی شوم. همان زمان همسرم در کارخانهاش نیاز به حسابدار داشت و استاد اومد داخل منزل به من آموزش حسابداری داد و دیپلم حسابداری خودم رو از فنی حرفهای گرفتم و کارهای مالی مجموعه همسرم رو انجام دادم.
تا اینکه یک روز که یکی از مسئولین جهاد کشاورزی استان برای بازدید از کارخانه آمده بود به من پیشنهاد کردند که در شرکت تعاونی فرش دستبافت روستایی همکاری کنم و من در آنجا مسئولیت امور مالی را برعهده گرفتم و حجم کار هم خیلی بالا و سخت بود. ۸ تا شعبه با ۶۰ نفر نیرو داشتند. من تلاش کردم که با توجه به دید بستهای که در آن زمان در جهاد وجود داشت نشان دهم که زنان هم میتوانند وارد عرصه مالی شوند. در این زمینه تلاش های شبانه روزی کردم،
بارها پیش میآمد که من بچههای خودم را نمیدیدم و آنها را به دست خانواده سپرده بودم. بعد از فراگرفتن دورههای کامپیوتر و برنامهنویسی نماینده چند شهر در جهاد استان خراسان شدم که هم کار نظارتی و هم حسابرسی تعاونیهای تحت پوشش را بر عهده داشتم.
-
از راه اندازی اولین موسسه تعاونی اعتباری زنان برای ما بگویید.
شروع کار از جایی بود که برای دریافت وام به بانک مراجعه کردم و از من معرف خواستند و به من که فیش حقوقی داشتم خیلی برخورد. بررسی کردم و دیدم تعاونیهای اعتباری ویژه زنان در ایران نداریم و فقط یک تعاونی اعتبار فاطمهزهرا بود که هم آقایون عضوش بودند و هم خانوم ها. با فرماندار صحبت کردم و هفتهای سه روز در فرمانداری مستقر شدم. در آن زمان اعضای کمیسیون بانوان بازنشستگان فرهنگی بودند.
اولین تعاونی اعتباری ویژه زنان استارتش در سال ۷۸ درفرمانداری بیرجند با ۱۳۰ نفر و ده میلیون تومان سرمایه زده شد و از طرف فرمانداری حمایت مالی نشدیم و فقط استارت کار در آن جا زده شد. هدف این بود که تشریک مساعی و خرد جمعی صورت بگیرد که وضع زندگی بانوان بهتر شود. سال ۷۹ مجموعه به ثبت رسید، هدف تاسیس بانک زنان ایران جز اهداف ۱۳ سال گذشته من بود.
کار تیمی
من تجربه کار تیمی را در آنجا داشتم، اعضا خوب همکاری میکردند و من مدیریت تیمی میکردم. طبیعتا اختلاف نظرها و تفاوتها همیشه وجود دارد ولی خب این که بتوانی فرهنگسازی کنی و عدهای خانوم را کنار هم بیاوریم و پولشان را در آنجا قرار دهند که هم امنیت پولشان برقرار باشد و هم خانوادههایشان راضی باشند، سخت است. برای این ما مجبور بودیم اعتمادسازی کنیم و روز به روز این مجموعه گستردهتر شود.
البته قبول دارم که صبر و تحمل و تابآوری ما خانومها همیشه بالاست و از همون روز اول از این صحبتها شد که خانمها مگه میتوانند کار را از پیش ببرند یا بانکها چه کاری انجام دادهاند که شما میخواهید انجام دهید. در اون برهه زمانی فرهنگ کارآفرینی وجود نداشت و ما هم مبارزات داخل سازمانی و هم برون سازمانی را داشتیم.
در مورد خانواده ها فرهنگسازی و اعتماد سازی انجام شد و تعداد اعضا روزبه روز بیشتر شد. چون درآمدزایی آنچنانی نداشتیم کار تعریف کردیم و خدمتگذاری اعضا به اعضا شروع شد. اعضایی بودند که در خانه حضور داشتند و مشاغل خانگی و مهارت خودشان را داشتند. ما یک عده از خانمها را حمایت کردیم، البته دیدم که یک عده توانایی و مهارتش را ندارند و باید هم امنیت مالی خودمان را تامین میکردیم و آنها هم توانایی پیدا میکردند که بازپرداخت تسهیلات را انجام دهند، برای همین روشی رو پیاده کردیم و به آنها آموزش و مشاوره دادیم.
-
چه ویژگی در کار شما در تعاونی وجود داشت که اسماء را متمایز از بقیه میکرد؟
کار نوینی که ما انجام دادیم مشاوره بود، اعضای هیئت مدیره را آموزش میدادیم. هر کس که مراجعه میکرد و مشکلی داشت به اون مشاوره میدادیم و با توجه به مهارتی که داشت کاری را برای آن راه می انداختیم، اعضا با اعضا با هم در ارتباط میشدند و شبکهسازی صورت گرفت. سال ۸۱ فکر کردیم باید یک منبع درآمدی دیگری هم داشته باشیم. فردی که بازنشسته بانک بود معرفی شد که با ما همکاری داشته باشد و شعبات را تاسیس کردیم.
بعد از مدت ها متوجه شدم کارهایی انجام میدهد که مشروعیت ندارند و از ایشان شکایت کردم و مجبور شدم خودم بر اریکه ریاست مجموعه اسما بنشینم و از سال ۸۷ ما شعباتمان را در تهران راه اندازی کردیم. در خاورمیانه یک مجموعه منحصر به فردی داشتم به نام تعاونی ویژه زنان. کار منحصر به فرد ما مشاوره، آموزش مهارتها و بعد پرداخت تسهیلات بود.
به خانمهای کارآفرین زیادی کمک کردم مثل خانم ریسی مدیرعامل اتحادیه زنبورداران عسل ایران که کارآفرین برتر کشور هستند. به شرکت پارس آمایش کیش که یک آقایی از نخبگان و مخترعین بودند که درسن ۲۹ سالگی هیچ بانکی به ایشون وام نمیدادند، من تسهیلات در اختیارشون گذاشتم و الان دماغه هواپیماهای ایران ایر را درست میکنند که امروز جزء تحریمهای اتحادیههای اروپاست.
ارائه تسهیلات
در استان هم همینطور یک عده خانم کارآفرین بودند که تسهیلات در اختیارشان گذاشتیم و به آن ها مشاوره دادیم مثل خانم هاشمی که مجتمع خدمات ازدواج را راهاندازی کردند و به زوجین هم تسهیلات میدادیم. هدف همان تشریک مساعی و همکاری و همیاری منطقهای بود که ما بتوانیم پول مردم را که داره وارد این مجموعه میشود را در همان منطقه، در تولیدات و خدمات آن منطقه وارد چرخه اقتصادی کنیم.
البته در این مسیر مشکلاتی پیش آمد که من گفتم اصلا تعاونی نمیخواهم و می خواهم بانک قرض الحسنه داشته باشم و به صورت دستنویس موافقت تاسیس بانک قرض الحسنه زنان را گرفتم اما با توجه به مشکلات زیادی که به وجود آمد مجبور (الزامی و دستوری) شدیم با ۴۵ هزار نفر سپرده گذار، ۱۲۰نفر نیرو و ۱۴ شعبه با مجموعه اعتباری افضل توس ادغام شویم و پرونده این موضوع هنوز در دادگاه درگیر است و هیچ حق و حقوقی برای ما باقی نماند و مجموعه مدیریتی ما را از ما گرفتند.
ما چیز زیادی نمی خواستیم و می خواستیم دید روشنی نسب به جامعه زنان وجود داشته باشد. گروه هدف ما زنان سرپرست خانوار و فارغ التحصیلان دانشگاهی بودند و همه کارهایی که ما در اسما انجام می دادیم در جهت کاهش فقر و آسیب های اجتماعی و حمایت از زنان بود.
-
شما گفتید که همسرتان بازاری و کارخانه دار بوده، شاید خیلی از خانم ها در این شرایط سراغ کار نروند، چه چیز متفاوتی در شما بود که به سمت کارآفرینی آمدید؟
تفاوت در افکارم بود و من برای خودم یک چهارچوب فکری دارم و بر اساس اعتقادات فکری خودم حرکت میکنم چون در یک خانواده پرجمعیت بزرگ شدم. پدرم کارشناس فرش بودند و با بزرگان بازار و مردم در ارتباط بودند و با اون جامعه بزرگ شدم. در محیط کارم همیشه پشتکارم داشتم، اگر با یک مانعی برخورد میکردم، سعی میکردم و آن مانع را بر میداشتم و از آزمون و خطا زیاد استفاده میکردم.
آن زمان که ما شروع کردیم بحث های کارآفرینی را که امروز مطرح میشود وجود نداشت و از آزمون و خطا استفاده میکردیم که تجربیات مثبتی را برای ما به همراه آورد. نکته دیگر فکر میکنم صحه صدر و تاب آوری من بود که واقعا تاب آوری و تحمل بود، جمله معروفی است که می گویید رهبر یک ارکستر همیشه باید پشتش به جمعیت تماشاچی باشد.
من همیشه هدف داشتم و میخواستم به آن برسم. شاید ریسکپذیری یکی دیگر از ویژگیهای من باشد که همه آن را به من میگفتند. روحیه استقلال داشتم و همیشه میخواستم یک کار نوین و جدیدی انجام بدم. ما بچه های دوران انقلاب یک سری اهداف برای خودمان داشتیم که برای پیشبردشان یک سری مبارزات دورن خانوادگی داشتیم و یک سری خودساختگی ها آنجا انجام شد.
-
سوالی که شاید برای همه مخاطبان ما پیش بیاید این است که اصلا تعاونی اعتبار چیست؟ و چه کارایی برای جامعه دارد؟
ما چند نوع تعاونی داریم. تعاونی تولید و توزیع، تعاونی خدماتی، مسکن، تعاونی مصرف و تعاونی اعتبار
در تعاونی تولید و توزیع که در قدیم به آنها چند منظوره میگفتند بخش خدمات، مسکن و مصرف را داشتند که الان همه اینها جمع شدهاند. اما تعاونیهای اعتباری دو نمونهاند، تعاونیهای اعتباری آزاد و تعاونیهای اعتباری صنفی. صنفی که برای دانشگاهیان بود و آزاد هم که ما برای بانوان بودیم. مشکلی که در تعاونیها وجود داشت این بود کنترل و نظارتی که از جانب دولت باید روی آن ها انجام میشد انجام نشد.
به نظر من اگر تعاونیهای اعتبار را میگذاشتند که فعالیت خودشان را انجام دهند و از اون طرف کنترل و نظارت و ارزشیابی دقیقی از طرف دولت صورت میگرفت جامعه ما به این شدت به فقر مبتلا نمیشد. تعاونیهای اعتباری در کشورهایی مثل آلمان، فرانسه، مالزی، تایلند و … دارند فعالیت میکنند و کنگره و شورای جهانی تعاونی اعتباری هم داریم که در تایلند هست.
-
الان آخرین وضعیت تعاونیهای اعتباری چیست و آیا کسی میتواند تعاونی اعتبار تاسیس کند؟
جدیدا یک مانوری داده شده است که تفاهم نامهای در زمینه تعاونی اعتباری صنفی بین وزارت تعاون و بانک مرکزی بسته شده است. برای تاسیس تعاونی اعتباری روند کار به این شکل است که فرم ها توی سامانه وجود دارد و میتوانید تعاونی اعتبارتون را در آنجا به ثبت برسانید، قبلا کنترلر بانک مرکزی در ثبت وجود نداشت و فقط وزارت تعاون بود اما الان حتما باید از فیلتر بانک مرکزی رد شد و این ساماندهی کار خیلی خوبی است و کاش قبلا این کار را انجام میدادند.
-
برای کسی که می خواهد تعاونی اعتبار ایجاد کند ریسک این کار چیست و به چه چیزهایی باید توجه داشته باشد؟
تعاونیهای اعتبار یک درجه بالاتر از صندوقهای قرضالحسنه است. در تعاونیهای اعتبار شما میتوانید تسهیلات را هم جزء پسانداز قرض الحسنه دریافت کنید. سپردهای رو هم که میارید میتوانید جز سپرده های قرض الحسنه بذارید که سود میآورد. در این تعاونیها سبک مدیریتی هم آزادتر است.
-
اگر شما به گذشته برگردید با توجه به سختیهایی که در این مسیر پیش روی شما بوده باز این کار را دنبال میکنید؟
من هنوز پیگیر بانکم هستم ولی خب یک نکتهای وجود دارد این است که کسبوکارهایی وجود دارد که تفکرات سیستم میگوید خانم ها نباید دنبال آنها بروند، مثل بحث پولی و مالی. من بارها پیگیر این بحث بودم و به بانک مرکزی رفتم اما تفکر این که خانم ها بانک داشته باشند، وجود ندارد.
هیچ وقت زمینه برای ما خانمها فراهم نبوده و امکاناتی که در جامعه دست ۴۰درصد جامعه است دست ۶۰درصد بخصوص فرهیختگان، فارغ التحصیلان نبوده و ما خیلی به سختی توانستیم یک سری حق و حقوق ها را شناسایی کنیم و به دست بیاوریم. تا اینجا هم با تلاش خودمان توانستیم امکانات را فراهم کنیم و بحث من بیشتر روی توسعه پایدار و ماندگار بود.
-
تاثیر تحصیلات آکادمیک و دورههای آموزشی کارآفرینی را بر روی کارآفرینی تا چه اندازه میبینید؟
در سطح بسیار بالا می بینم، چون من خودم همزمان با کار، با دانشگاه هم جلو رفتم. ۷۲تا ۷۴ فوق دیپلم حسابداری گرفتم. ۸۴ تا ۸۵ دانشجوی مدیریت بازرگانی بودم. در کنار اینها کارشناسی ارشد کارآفرینی را که گرفتم و درسهای کارآفرینی را خواندم و الان بهتر میتوانم حرکت کنم و از همه جوانب تحلیلی از محیط کسبوکار داشته باشم.
-
در آخر توصیه شما به خانم هایی که می خواهند کارآفرین شوند چیست؟
الان با توجه به دانش آکادمیکی که در این زمینه کسب کردم و تجربه ۲۵ سال مدیریتی که دارم به خانم ها میگویم اگر امکانش را دارند به مشاغل خانگی بها بدهند و در محیط خانه شروع کنند و کم و بیش با کسبوکار آشنا میشوند، من خودم با شیرینی خانگی شروع کردم. اگر از لحاظ آکادمیک هم بخواهم بگوییم، میگوییم شما ببینید چقدر انگیزه برای کار کردن دارید، برای خودتان طرحی را پیاده کنید، الگوی کسبوکاری را برای خودتان داشته باشید،
به مدت دو ماه تا سه ماه روی آن کار کنید وقتی دیدید که این کسبوکارتان بازار دارد، بازار نیاز خود را مشخص کنید و در کنارش امکانسنجی، نیاز سنجی انجام دهید وکار خودتان را از دوره موقت دربیاورید و به دائمیاش برسانید. اگر به خانم ها بها داده شود و زمینه کاری برای آنها فراهم شود، بر خلاف آنچه که گفته شده، خانم های ایران می توانند کار تیمی و تشکیلاتی انجام دهند به شرط اینکه اول خودشان را باور داشته باشند و خودباوری مهمترین اصل است که باید داشته باشند
منبع: http://cetka.ir