کتایون سلیمی ضمن برشمردن دغدغهها و مشکلات افراد دارای معلولیت گفت: به اعتقاد من «اشتغال» و «ازدواج» دو دغدغه اصلی افراد دارای معلولیت است که اولی نیاز به توجه مسئولین و دومی نیاز به فرهنگسازی میان مردم دارد.
قهرمان داستان امروز ما، چرخ زندگیاش را با خیاطی و کوک زدن میچرخاند، زن دارای معلولیتی که در آموزشگاه خیاطی خود برای صدها نفر اشتغال زایی کرده است و چرخ زندگی زنان بسیاری را چرخانده است.
درد و دل معلولین
در این مصاحبه پای صحبت و درد و دل معلولی نشستیم تا متوجه دردها، مشکلات و انتظارات این قشر از جامعه شویم و با کمبودهای آنان نیز آشنا شویم اما این فرد دارای معلولیت که با او گفتگو کردیم تفاوتی با دیگر افراد معلول دارد؛
آن هم اینکه نه تنها برخلاف برخی همنوعان خود به دلیل معلولیت خود منزوی و افسرده نشده بلکه پا به میدان گذاشته و با حضور پررنگ در شهر خود، برای زنان دیارش اشتغال آفرینی کرده است.
کتایون سلیمی
کتایون سلیمی کارآفرینی است که با وجود معلولیت توانسته با هنر خیاطی، چرخ زندگی بسیاری را با حرکت سوزن بر روی پارچههای رنگارنگ بچرخاند و علاوه بر اشتغال زایی، آثار بینظیری برجای بگذارد و در عرصه ایجاد شغل و تولید بسیار چشمگیر عمل کند. در ادامه این مطلب گفتگوی خبرنگار برنا با این زن موفق که دارای معلولیت است را میخوانید.
لطفا در ابتدا خودتان را معرفی کنید.
بنده کتایون سلیمی، ۴۸ ساله هستم و در یک خانواده ۸ نفره پُرجمعیت به دنیا آمدم و صاحب ۵ برادر هستم و خودم تنها دختر خانواده هستم. از شش ماهگی به فلج اطفال مبتلا شدم و پس از آن به عنوان معلول جسمی_حرکتی ویلچرنشین شدم.
مدرک تحصیلی شما چیست و همنوعان شما برای تحصیل چه مشکلاتی دارند؟
به دلیل اینکه نمیتوانستم راه بروم تصمیم گرفتم غیرحضوری تحصیلات خود را ادامه دهم
بنابراین دیپلم طراحی دوخت گرفتم و با کمک خانواده و اقوام توانستم این آموزشگاهی که الان مشغول کار هستم را تاسیس کنم و الان از آن روز ۱۲ سال میگذرد
اما اگر بخواهم از دوران کودکی و روزهایی که غیرحضوری درس میخواندم بگویم، باید اذعان کنم که واقعا شرایط تحصیل برای معلولان مناسب نیست مخصوصا معلولان جسمی_حرکتی که نمیتوانند به راحتی مدرسه بروند و در کنار همسن و سالان خود درس بخوانند بنابراین خانه نشین، منزوی و افسرده میشوند.
افراد معلول زیادی در اطرافمان دیدهایم که پا را از چهارچوب خانه فراتر نگذاشتهاند و با کمک اطرافیان روزگار میگذرانند. چه شد که شما به فکر پیشرفت و درس خواندن افتادید؟
از همان بچگی از وابستگی مالی و آدمهای ضعیف متنفر بودم، همین دو ویژگی باعث شد تلاش زیادی کنم تا درس بخوانم و سپس کار کنم
چون به خودم قول دادم خودم را بالا بکشم و به کسی محتاج نباشم اما این اتفاق برای همه همنوعان من نمیفتد و معمولا به خاطر نگاه مردم خانه نشین میشوند.
میخواهم همینجا انتقادی از صدا و سیما داشته باشم چون متاسفانه وقتی میخواهد در سریالهایش فرد بدبخت و گدایی را نشان دهد،
از افراد معلول مخصوصا معلولین جسمی و حرکتی استفاده میکند که اصلا کار قشنگی نیست و باعث میشود جایگاه معلولان نزد مردم تنزل پیدا کند و از طرفی خودِ معلولان منزوی و خانه نشین شوند.
برای تاسیس آموزشگاه خود چه مشکلاتی را پشت سر گذاشتید؟
پس از دریافت مدرک دیپلم تصمیم گرفتم به صورت جدی کار کنم تا استقلال مالی به دست بیاورم و سربار کسی نباشم و از طرفی یک معلول ضعیف نباشم.
آن زمان هزینهها بالا نبود و خوشبختانه با حمایتهای خانواده و اقوام خود توانستم با ۵_۶ میلیون تومان آموزشگاه خیاطی را تاسیس کنم اما الان سرمایه من بیش از ۱۰۰ میلیون تومان است که با استفاده از آن مشغول آموزش و اشتغالزایی هستم.
برای دریافت مجوزهای تاسیس آموزشگاه با ویلچر سختی بسیاری کشیدم چون بسیاری از ادارهها حتی یک آسانسور یا راه مخصوص برای رفت و آمد به طبقات بالاتر نداشتند و برای رفتن از طبقهای به طبقه دیگر مشکلات زیادی را متحمل میشدم و اگر کسی کنارم نبود به هیچ عنوان نمیتوانستم چنین کاری را انجام دهم.
چه تعداد کارآموز دارید و چقدر توانستید کارآفرینی کنید؟
در حال حاضر ۳۰ کارآموز فعال در آموزشگاه خیاطی خود دارم اما تعداد اشتغال زایی که کردم از دستم در رفته است و بسیاری از کارآموزان من خودشان کارگاه آموزشی زدند و خودشان نیز اشتغال زایی کردند.
در صحبتهایتان به مناسب نبودن مکانهای اداری و شهرها برای معلولان اشاره کردید. مشکلات اینچنینی چقدر جلوی پیشرفت معلولان را میگیرد؟
برخلاف آنچه گفته میشود معلولیت محدودیت نیست من معتقدم معلولیت محدودیت شدید است
برای مثال اگر من معلول نبودم پیشرفت بسیار بیشتری میکردم چون دیگر مجبور نبودم برای درس خواندن، سرکار رفتن، خرید رفتن و… کسی همراهم بیاید درحالی که چون نمیتوانم این کارها را به تنهایی انجام دهم
خیلی مواقع از انجام کاری سرباز میزنم چرا که استقلال افراد عادی را ندارم به همین دلیل مشکل در رفت و آمد یکی از مهم ترین و اصلی ترین مشکلات افراد دارای معلولیت است.
خوشبختانه امسال در شهرما یعنی صحنه اقدامات خوبی برای مناسب سازی شهرها صورت گرفته که امیدوارم تداوم داشته باشد اما به طور کلی مناسب نبودن شهرها و مبلمان شهری همچنان در اولویت مشکلات معلولین است که علت اصلی خانه نشین شدن آنان محسوب میشود.
به عنوان یک فرد دارای معلولیت موفق و کارآفرین از دغدغههای اصلی افراد دارای معلولیت برایمان بگویید، موانعی که بر آن غلبه کردید و در جایگاه کنونی قرار گرفتید.
به اعتقاد من اشتغال یکی از مهم ترین مشکلات افراد دارای معلولیت است که در گرو همان مناسب نبودن شهر است درواقع چون شهرها مناسب رفت و آمد معلولان نیست آنها نمیتوانند به راحتی از خانه بیرون رفته و مشغول کار شوند.
دومین مشکل ازدواج معلولین است که فقط نیاز به فرهنگسازی است درواقع اگر مورد اول بسته به شهرداریها و مسئولین است، مورد دوم فقط به مردم برمیگردد.
متاسفانه پسرها و دخترها دارای معلولیت رنج بسیار زیادی از این موضوع میکشند مخصوصا دخترها که بیشتر آسیب میبینند و به آنها بی مهری میشود چون معمولا خانوادهها فکر میکنند یک دختر معلول نمیتواند کارهای خانه را انجام دهد،
تلاش برای زندگی معلولین
زن خوبی برای شوهرش باشد و بچه داری کند در حالی که اصلا اینگونه نیست، من خودم ازدواج کردم و در کنار کار کردن بیرون از خانه، کارهای خانه را انجام دادم و هم از شوهرم و هم از فرزند او نگه داری کردم و هیچ مشکلی هم نداشتم
اگر من نمیتوانم با پاهای خودم راه بروم و خانه داری کنم، همان کارها را با ویلچر انجام میدهم درواقع من میخواهم به خانوادهها بگویم عشق حرف اول و آخر را میزند و مهم این است که همدیگر را درک کنیم نه اینکه کنار هم راه برویم.
به عنوان سخن آخر توصیهتان به همنوعان خود چیست؟
از افراد دارای معلولیت میخواهم به نگاههای سنگین مردم اهمیتی ندهند و خودشان را به این دلیل منزوی و خانه نشین نکنند.
از آنها میخواهم به بیرون خانه بیایند، درس بخوانند، کار کنند تا سربار خانواده و جامعه نباشند و به لحاظ روحی و روانی خودشان را فرد مفیدی ببینند و برای ادامه زندگی انگیزه داشته باشند و حتما برای خود شریک زندگی پیدا کنند تا لذت زندگی مشترک را بچشند.
منبع: https://www.borna.news